قرآن و اهل بيت رمزماندگاري
تنها راه نجات بشریت، عمل به آموزه‌های قرآن با تفسیر اهل بیت سلام الله علیهم می‌باشد

سؤال

در روایتی امام صادق فرمود: «زن به منزله قلاده‌ای است که در گردن خود می‌افکنی، پس ببین که چگونه‌ای قلاده‌ای برای خود می‌گیری» آیا این بدان معناست که از دید امام صادق، شیعیان به منزله سگانی هستند که زنان‌شان هم‌چون قلاده‌ای در گردن‌شان است؟

امام صادق(ع) در روایتی زن را قِلادَه (گردنبند) برای مرد دانسته است. توصیف زن به گردنبند را برای این دانسته‌اند که مردان، زنانی پاکدامن و خوش‌اخلاق برای خود انتخاب کند. عالمان، این حدیث را به جهت سند، مُرسَل و غیرقابل استناد دانسته‌اند.

امام صادق(ع) برای این توصیف از کلمه «قِلادَه» استفاده کرده که به معنای گردنبند است و هیچ ارتباطی با سگ ندارد. البته این کلمه در ادبیات فارسی با تغییراتی در حرکات (قَلّادِه) برای شمارش حیوانات و گلوبند سگ استفاده شده است. این استفاده در ادبیات فارسی، متفاوت از کاربرد عربی آن است.

روایت

«امام صادق(ع): إِنَّمَا الْمَرْأَةُ قِلَادَةٌ فَانْظُرْ إِلَى مَا تَقَلَّدُهُ

زن گردن‌بند است، پس بسیار دقت کن که چه چیزی را به عنوان گردن‌بند انتخاب می‌کنی.[۱]

»

مرحوم کلینی از عالمان شیعه این حدیث را با عبارت «عَنْ بَعْضِ أَصْحَابِهِ» نقل کرده[۲] که به معنای مُرسَل بودن سند روایت و غیرقابل استناد بودن آن است.[۳] محققان معتقدند تشبیه زنان به گردنبند در این روایت، به این معنا نیست که آنان مانند کالا هستند؛ زیرا امام صادق(ع) در بخش پایانی حدیث گفته که زنان پاکدامن ارزش والایی دارند:

«بدان‌که زنان قیمتی ندارند! نه زنان خوب و نه زنان بد! اما زنان خوب که نمی‌توانی ارزش آنان را با طلا و نقره بسنجی؛ زیرا آنان بسیار قیمتی‌تر از طلا و نقره‌اند! اما زنان بد که حتی با خاک نیز هم ارزش نیستند، بلکه خاک به مراتب ارزشمندتر از آنان است.[۴]»

کتاب دعائم الاسلام نیز این روایت را از رسول خدا(ص) بدون سلسله سند نقل کرده است.[۵]

تفاوت معنایی قلاده در زبان عربی و فارسی

«قلاده» جمع «قلد» به چیزی گویند که در گردن انداخته شود و تقلید در دین هم از همین معناست که انسان به گردن می‌گیرد تا سخن مرجع دین را بپذیرد.[۶]

کلمه قلاده در عرف امروزی فارسی زبانان در مورد شمارش حیوانات وحشی (یک قلاده شیر، دو قلاده روباه) یا آنچه دور گردن سگ می‌اندازند، استفاده می‌شود.[۷] در حالی که در زبان عرب به معنای گردنبند است که برای زینت به گردن آویخته می‌شود. عرب به قلاده سگ «حرج» گوید که جمعش «حِراج» است.[۸] معنای حدیث امام صادق(ص) این است که زن همانند گردنبند است و در دیگر روایات اسلامی نیز قلاده به معنای گردنبند استفاده شده است.[۹]

منابع

  1. ↑ کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱.
  2. ↑ کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه. ‏
  3. ↑ مجلسی، محمد باقر بن محمد تقی، مرآة العقول فی شرح أخبار آل الرسول، تهران، دار الکتب الاسلامیه، چاپ دوم، ۱۴۰۴ ق، ج۲۰، ص۲۱.
  4. ↑ کلینی، محمد، کافی، تهران، دار الکتب الإسلامیة، ۱۴۰۷ق، ج ۵، ص ۳۳۲، باب اختیار الزوجه، حدیث۱.
  5. ↑ ابن حیون، نعمان بن محمد مغربی، دعائم الإسلام، قم، مؤسسه آل البیت، چاپ دوم، ۱۳۸۵ق، ج۲، ص۱۹۸، حدیث۷۲۶.
  6. ↑ جوهری، اسماعیل، الصحاح، ج۲، ص۵۲۷، ذیل ماده «قلد». ابن فارس، احمد، معجم مقائیس اللغه، ذیل ماده «قلد».
  7. ↑ عمید، «قلاده»، فرهنگ فارسی، سایت واژه‌یاب.
  8. ↑ فراهیدی، خلیل، العین، ج۳، ص۷۷.
  9. ↑ کلینی، محمد بن یعقوب، گزیده کافی، ترجمه: محمد باقر بهبودی، تهران، مرکز انتشارات علمی و فرهنگی، چاپ اول، ۱۳۶۳ ش، ج۵، ص۱۵۷.

موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
[ دوشنبه بیست و پنجم اردیبهشت ۱۴۰۲ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

امروزه در برخی از فضاهای مجازی روايتي را از حضرت رسول نقل می‌کنند که آن حضرت فرمودند:

 هر كه نماز قضا بر ذمه‌اش باشد قبل از ظهر جمعه آخر ماه رمضان چهار ركعت نماز بخواند به دو سلام در هر ركعت بعد از حمد يك مرتبه آيت الكرسي و پانزده مرتبه انا اعطيناك الكوثر، دويست سال نماز قضا را كفايت مي‌كند و در روايت ديگر از آن حضرت 400 سال و در روايتي از اميرالمومنين ششصد سال و از  حضرت رسول سوال كردند كه مردم آخرالزمان بيش از 100 سال عمر نمي‌كنند فرمود نماز قضاي پدر و مادر و اقرباي او را كفايت مي‌كند و بعد از نماز اين دعا را بخواند: «يا سامع الصوت يا جامع الفوت يا محيي العظام بعد الموت...»

به نظر می‌رسد عده‌ای از اخلاص جامعه سوء استفاده کرده و با این روایات ساختگی می‌خواهند جامعه را به سمت بی‌دینی و دوری از عبادت خدا سوق دهند.

آیا چنین روایتی پذیرفتنی است؟!

آیا رسول خدا چنین روایتی را گفته است؟!

آیا با چنین روایاتی جایی برای نماز خواندن باقی می‌ماند؟!با پذیرش اینگونه روایات ساختگی، این همه آیات و روایات در باره نماز را باید چه کار کرد؟!

 

پاسخ اجمالی:

 

چنین روایتی در کتاب‌های معتبر حدیثی وجود ندارد و نماز قضا شده را فقط باید قضا کرد و هیچ عملی جایگزین آن نمی‌شود؛ متاسفانه در چند سال اخیر عده‌ای برای انحراف جامعه روایاتی را می‌سازند که با هیچ مبنایی سازگاری ندارد و در هیچ کتاب روایی نیامده است و با کمال تاسف برخی از مداحان و خانم جلسه‌ها به این انحرافات ناخواسته دامن می‌زنند و چون خودشان خلوص نیت دارند و هیچ وقت به معصوم روایتی را بدون دلیل استناد نمی‌دهند، تصور نمی‌کنند که کسی روایتی را جعل کرده و به معصوم نسبت دهد.

 

پاسخ تفصیلی:

 

دستورات عملي شرع مقدس اسلام بر پنج محور مي‌باشد که هر کدام جايگاه ويژه خودش را داشته و نمي‌توانند جايگزين همديگر شوند و اين پنج حکم عبارتند از:

1. واجب: هر عملي که انجام دادن آن واجب و ترک کردنش موجب عذاب الهي مي‌گردد مانند: نماز، روزه، حج و حجاب و... .

2. حرام: هر عملي که ترک کردنش واجب است و انجام دادنش موجب عذاب الهي مي‌گردد مانند: بدعت گذاري در دين، دروغ، فريب و جعل روايات و استناد آن به معصومين ـ عليهم السلام ـ .

3. مستحب: هر عملي که انجام دادنش نزد خداوند پاداش دارد ولي ترک آن موجب عذاب الهي نيست مانند: نماز و روزه مستحبي و... .

4. مکروه: هر عملي که انجام ندادنش بهتر و مورد پسند خداوند است ولي انجام دادنش گناه نبوده و موجب عذاب الهي نيست. مانند: صحبت کردن در حين غذا خوردن و... .

5. مباح: کاري که انجام دادنش با ترک کردنش نزد خداوند هيچ تفاوتي نداشته باشد مانند: نشستن در اول يا آخر کلاس و... .

با نگاهي به اين احکام و روايات اسلامي، بايستي گفت هيچ کدام از اين کارها نمي‌تواند جايگزين ديگري شود، يعني کسي نمي‌تواند با ترک کردن مکروهات بگويد در عوض فلان کار حرام را مرتکب مي‌شوم و يا کسي نمي‌تواند با انجام دادن مستحبات فراوان، واجبي را ترک کند به عنوان نمونه در سوره قدر آمده که شب قدر بهتر از هزار ماه مي‌باشد و اين به اين مفهوم نيست که کسي با عبادت کردن يک شب قدر در بقيه سال از عبادت سرباز زند و بگويد من عبادت بهتر از هزار ماه را دارم و لزومي براي انجام دادن واجبات ديگر ندارم و گرنه تمام دستورات قرآني و سنت‌هاي واجب رسول خدا ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ لغو مي‌شود و کسي چنين ادعايي نکرده است که با يک عمل مستحبي تمام واجبات را کنار گذارد.

با اين حال رواياتي که چنين مطالبي را نقض مي کند، در اين نوشتار آورده مي شود تا اطمينان قلبي براي مؤمنان گردد:

1. در کتب معتبر اسلامي رواياتي وجود دارد که مي‌رساند نه تنها بايد نمازي که قضا شده، واجب است قضا شود بلکه بايستي ترتيب هم مراعات گردد، يعني اگر کسي نماز ظهر و عصر را نخواند بايد اول ظهر و سپس عصر را قضا کند.[1]

2. رواياتي وجود دارد که مي‌گويند نماز قضا شده بايد همانند ادايش، قضا شود يعني اگر کسي در مسافرت نمازش را نخوانده و بخواهد در وطن بخواند بايد شکسته قضا کند و اگر نمازي که در وطن نخوانده بخواهد در مسافرت قضا کند، بايد چهار رکعتي قضا کند.[2]

3. رواياتي که مي‌رساند اگر کسي نماز قضا داشته باشد، مي‌تواند اول نماز قضايش بخواند و سپس نماز خود را خواند.[3]

4. رواياتي وجود دارد که مي گويد اگر کسي بميرد و نمازش قضا شده باشد بر وارث او واجب است نمازش را قضا نمايد.[4]

5. رواياتي که مي‌گويد نماز قضا شده پدر بر عهده فرزند بزرگ است و بعضي مادر را هم ملحق کرده‌اند، يا روایاتی که مي‌گويد اگر ميت نماز قضا داشته باشد، اول بايد از اموالش برداشته شده و براي قضاي نماز ميت اجير گرفته شود و اگر مالی برایش باقی ماند بین ورثه تقسیم شود و يا رواياتي که مي‌گويد اجير در قضاي نماز بايد به مسائل شرعي نماز آشنا باشد و هر کسي نمي‌تواند اجير باشد[5] و...

همه و همه، اين مطلب را مي‌رساند که با نمازهاي مستحبي نمي‌توان نماز قضا را از عهده خود خارج کرد و گرنه لزومي نداشت که اهلبيت عصمت اين همه فروع در مسائل قضاي نماز را بيان کرده باشند و فقط کافي بود به جاي اين همه روايات و تعيين شرايط براي اجير و... مي‌فرمودند اين چهار رکعت نماز مستحبي را بخوانيد تا قضاي نمازهاي خود و پدر و مادر و... ساقط گردد.

روشن بودن لزوم قضاي نمازها به هر اندازه و رکعتي که قضا شده آن چنان مسلم است که حتي پذيرش توبه و استغفار مشروط به قضا کردن اعمال واجبي است که ترک شده است و هيچ روايتي وجود ندارد که اهلبيت بگويند به جاي قضاي نماز، فلان عمل را انجام دهيد؛ بلکه مولاي متقيان اميرالمؤمنين ـ عليه السلام ـ مي فرمايد: «يکي از شرايط استغفار اين است که هر واجبي که از تو ترک شده قضا شود و تمام حقوق ديگران را پرداخت کني و...».[6]

بنابراين هيچ عمل مستحبي نمي‌تواند جايگزين عمل واجبي گردد و اگر در رواياتي به برخي از اعمال مستحبي ثواب‌هايي قرار داده شده به معني رحمت و فضل خداوندي است که خداوند بر بندگانش عطا نموده، ولي هزاران عمل مستحبي هم نمي‌تواند حتي يک رکعت از نمازهاي واجب را از ذمه انسان بردارد.

متاسفانه چند سالی است عده‌ای چنین مطالبی را پخش می‌کنند و به نظر می‌رسد هدف اصلی این است که مردم دست از نماز خواندن بردارند؛ زیرا با این کار به راحتی می‌توان فقط در آخر جمعه ماه رمضان دو رکعت نماز خواند و حتی لازم نیست هر سال خوانده شود چون یک نماز طبق این روایت جعلی برابر با دویست، سیصد یا چهار سال نماز است و امروزه هیچ کس بیش از صد سال عمر نمی‌کند و صد البته عده‌ای هم هستند که فریب این سخنان را می‌خورند و تصورشان بر این است که حتما چنین روایتی وجود دارد.

به این افراد باید گفت اگر چنین روایتی وجود دارد، سند آن را بیان کنید و بگویید در کدام کتاب معتبر روایی آمده است و اینکه در فلان جلسه گفته شده است دلیل شرعی نمی‌شود و به یقین این افراد هیچ سندی ارائه نمی‌دهند و متاسفانه گاهی برای فرار از استناد دهی، علما را متهم می‌کنند که چرا نمی‌گذارید مردم به عبادات مستحبی بپردازند.

یاد آور می‌شویم که اکثر مداحان و برگزار کنندگان جلسات اخلاقی و مذهبی خودشان خلوص نیت دارند و چون هیچ وقت به خود اجازه نمی‌دهند که روایتی را به دروغ به معصوم نسبت دهند، تصور می‌کنند دیگران نیز چنین هستند و لذا تا می‌شنوند که روایتی وجود دارد، باور می‌کنند و این درحالی است که جعل حدیث یکی از انحرافاتی است که نه در میان مسلمانان و بلکه در تمام ادیان وجود دارد و برای همین علمای بزرگ با استناد به دستورات معصومین، راه‌کارهای لازم را برای شناخت احادیث ارائه کرده‌اند و با نوشتن کتاب‌های مستقل، تمام راویان کتاب‌های روایی را بررسی کرده‌اند و روشن نموده‌اند که کدام راوی ثقه بود و کدام ثقه نبود و کدام راوی مجهول است و حالش روشن نیست که به این علم علوم رجال گفته می‌شود.

بنابراین اول اینکه چنین روایتی وجود ندارد  و ساخته دست افرادی منحرف می‌باشد که هدفشان دور کردن افراد از والاترین عبادت یعنی نماز می‌باشد؛ دوم اینکه حتی اگر بر فرض در کتابی چنین روایتی وجود داشت باز باید بررسی سندی می‌شد که آیا راویان روایت افراد موثقی بوده‌اند یا نه؛ سوم اینکه چگونه می‌توان در کدام آن همه روایاتی که در باره قضای نماز و روزه و دیگر عبادات آمده است و با سندهای معتبر در کتاب‌های روایی آمده است و هیچ کدام از علمای راستین در صحیح بودن آنها تردید نکرده‌اند، به اینگونه روایات که در منابع معتبر نیامده است، استناد کرد و آیا هیچ انسان عاقلی به خود اجازه می‌دهد در مقابل یک روایتی که فقط در فضای مجازی آمده و هیچ مستندی ندارد، همه روایات معتبر را کنار بگذارد.

 

 


[1] . ر.ک: حرعاملي، وسائل الشيعه، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، چاپ اول، 1409ق، ج4، ص290، باب 63؛ نوري، حسين، مستدرک الوسائل، قم، مؤسسه آل البيت لاحياء التراث، چاپ اول، 1408ق، ج3، ص163، باب 48.

[2] . وسائل الشيعه، همان، ج8، ص268.

[3] . مستدرک الوسائل، همان، ج3، ص161.

[4] . وسائل الشيعه، همان، ج10، ص330.

[5] . ابي جمهور، محمد، عوالي اللالي، قم، سيد الشهداء، چاپ اول، 1405ق، ج1، ص338.

[6] . نهج البلاغه، قم، دارالهجره، بي تا، نسخه صبحي صالح، ص549، حکمت 417.


موضوعات مرتبط: مسائل اجتماعی، سند احادیث، احکام فقهی
[ یکشنبه چهارم اردیبهشت ۱۴۰۱ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: حديث :‌«سفينه الحسين اسرع» در کدام کتاب آمده و آيا مستند است؟

 

در كتاب هاي معتبر روايي چنين حديثي پيدا نشد؛ ولي يكي از نويسندگان معاصر به نام عبد العظيم مهتدي در كتاب خودش آمورده است: معصومين عليهم السلام فرموده اند: «كلنا ابواب النجاۀ و باب الحسين اوسع و كلنا سفن النجاه و سفينۀ الحسين اسرع[1] ؛ يعني همه ما درهاي نجاتيم و لكن درب حسين وسيع تر است و همه ما كشتي نجاتيم و كشتي حسين پرسرعت تر است».

در اين كتاب هيچ سندي براي اين روايت نياورده است و با توجه به اينكه در كتاب هاي معتبر و قديمي چنين روايتي وجود ندارد و اين مولف نيز از نويسندگان معاصر مي باشد، چنين روايتي را نمي توان معتبر و مستند دانست.

 


[1] . مهتدي بحراني، عبد العظيم؛ من اخلاق الامام الحسين، قم ، شريف رضي، چاپ اول ، 1421ه . ق، ص38.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
[ جمعه بیست و نهم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

پرسش: در كتابي از امام حسين ـ عليه السلام ـ نوشته بود كه ايشان فرموده اند: من كسي هستم كه اشتباهات ديگران را جبران مي كنم لطفا راجع به اين حديث توضيحاتي جامع و كامل مرقوم بفرمائيد؟

 

در كتاب هاي معتبر روايي شيعه چنين روايتي را نيافتم هر چند ممكن است در كتابي غير روايي و غير معتبر يافت شود و يا اين كه روايت به گونه‌اي ديگر بوده و مترجم آن را به اين مضمون ترجمه نموده است به هر حال اگر اين روايت صحيح باشد نه به اين معني است كه شهادت امام حسين ـ عليه السلام ـ باعث مي‌شود كه گناهان ديگران بخشيده شود بلكه منظور امام ـ عليه السلام ـ اين است كه ديگران با بدعت‌ها دين را از مسير اصلي خويش منحرف ساختند و من قيام مي كنم تا چنين اشتباهات را درست كنم و با بدعت بجنگم و با اين كارم اشتباهات آنها را تصحيح كرده و جامعه را از گمراهي به هدايت سوق مي‌دهم چنانچه روايات آن حضرت به اين بيان اشاره دارند كه فقط به دو نمونه اشاره مي كنيم:

1. در وصيت نامه خويش به برادرش محمد حنفيه از جمله فرمايشاتش اين است: خواسته‌ام از اين حركت، اصلاح مفاسد امت و زنده كردن سنت و قانون جدم رسول الله ـ صلي الله عليه و آله و سلم ـ و راه و رسم پدرم علي بن ابي طالب ـ عليه السلام ـ است.(1)

2. در نامه اش به سليمان بن صرد و ... مي نويسند: همانا اين جماعت، اطاعت شيطان را بر خداوند برگزيده و فساد و گناه را آشكار كرده و اجراي حدود الهي را تعطيل ساخته و بيت المال مسلمانان را تاراج كرده و حرام خدا را حلال و حلالش را حرام كرده اند و ...(2)

بنابر اين امام حسين ـ عليه السلام ـ مي خواست با قيامش اين اشتباهات را جبران كند نه اینکه قیامش باعث جبران گناهان دیگران شود و آنها به راحتی گناه کنند.

 

پاورقی:

1. دشتي، محمد. فرهنگ سخنان امام حسين، قم، موسسه فرهنگي تحقيقاتي امير المومنين، 1384 هـ ش، سوم، ص 339، حديث 401.

2. همان، حديث 404، ص 340.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
[ پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: در روایتی آمده که امام حسین علیه السلام به عبد الله بن عمر فرمود : «مرا در نماز و دعایت یاد کن و ازکمک کردن من دریغ نکن که اگر پدرت الان بود مرا کمک می کرد همانگونه که جدم را یاری نمود... » آیا این حدیث مستند و معتبر است؟

پاسخ در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: آيا اين كلام امام سجاد –عليه السلام- كه در پاسخ اينكه سخت ترين مصيبت براي شما كجا رخ داد؛ فرمود:‌ (الشام الشام الشام)، سنديت دارد؟

 

پاسخ اجمالي:

با جستجويي كه در نرم افزار حديثي انجام گرفت، اين روايت فقط در برخی از کتاب‌ها بدون سند آمده است.

پاسخ تفصيلي در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و هشتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم- فرمود: «الْمُخَالِفُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ بَعْدِي كَافِرٌ وَ الْمُشْرِكُ‏ بِهِ‏ مُشْرِكٌ‏ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ وَ الْمُقْتَفِي لِأَثَرِهِ لَاحِقٌ وَ الْمُحَارِبُ لَهُ مَارِقٌ وَ الرَّادُّ عَلَيْهِ زَاهِقٌ عَلِيٌّ نُورُ اللَّهِ فِي بِلَادِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ عَلِيٌّ سَيْفُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ أَنْبِيَائِهِ عَلِيٌّ كَلِمَةُ اللَّهِ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ أَعْدَائِهِ السُّفْلَى عَلِيٌّ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ وَصِيُّ سَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ إِمَامُ الْمُسْلِمِينَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ الْإِيمَانَ إِلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ طَاعَتِهِ»؛ آیا این روایت معتبر است؟

 

 

پاسخ اجمالی:

فضایل امیرمومنان صلوات الله و سلامه علیه با روایات معتبر و متواتر در کتاب‌های شیعه و اهل سنت آمده است و بر کسی پوشیده نیست و معتبر نبودن حدیث، در همه جا به معنای جعلی و دروغ بودن آن نیست؛ بنابراین معتبر نبودن سند روایت مورد نظر، آسیبی به این فضایل نمی‌زند.

پاسخ تفصیلی در ادامه مطلب 


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: سند اين حديث چقدر معتبراست: حَدَّثَنَا أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدٍ قَالَ أَخْبَرَنَا مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ يَحْيَى قَالَ حَدَّثَنَا أَبُو بَكْرِ بْنُ نَافِعٍ قَالَ حَدَّثَنَا أُمَيَّةُ بْنُ خَالِدٍ قَالَ حَدَّثَنَا حَمَّادُ بْنُ سَلَمَةَ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ زَيْدٍ عَنْ عَلِيِّ بْنِ الْحُسَيْنِ قَالَ سَمِعْتُ أَبِي يُحَدِّثُ عَنْ أَبِيهِ أَمِيرِ الْمُؤْمِنِينَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ أَنَّهُ قَالَ سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ يَقُولُ يَا عَلِيُّ وَ الَّذِي فَلَقَ الْحَبَّةَ وَ بَرَأَ النَّسَمَةَ إِنَّكَ لَأَفْضَلُ الخليفة [الْخَلِيقَةِ] بَعْدِي يَا عَلِيُّ أَنْتَ وَصِيِّي وَ إِمَامُ أُمَّتِي مَنْ أَطَاعَكَ أَطَاعَنِي وَ مَنْ عَصَاكَ عَصَانِي.

پاسخ اجمالی:

همسان بودن اطاعت امیر مومنان با اطاعت رسول خدا و نافرمانی آن حضرت با نافرمانی رسول خدا، علاوه بر آیه اولی الامر، روایات شیعه، در روایات اهل سنت نیز با اسناد صحیح آمده است؛ بنابراین معتبر بودن یا نبودن یک روایت از چندین روایت خللی بر اصل مطلب وارد نمی‌کند.

پاسخ تفصیلی در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: در مورد این حدیث توضیح دهید: «هركس به فضائل اميرالمومنين نگاه كند، تمام گناهان چشمش بخشیده می‌شود و اگر به فضائل اميرالمومنين گوش كند، تمامي گناهاني كه با گوش انجام داده آمرزيده مي‌شود»؛ آيا منظور حدیث این است که تمام گناهان چشم و گوش از نامه عملش پاک می‌شود؟

پاسخ اجمالی:

بخشش گناهان بدان معنا نیست که فرد فقط فضائل امیر مومنان را بنویسد یا بدان نگاه کند و یا بشنود و هیچ عمل نیکویی انجام ندهد و خدا نیز گناهانش را ببخشد و بلکه اینگونه روایات بر فرض پذیرش و معتبر بودن، بدین معناست که فرد با اعتراف به فضیلت امیرمومنان و به مرور زمان، آن حضرت را الگوی خود قرار دهد و با توبه و انجام اعمال نیک، گناهانش را از نامه عمل‌شان پاک کنند و شاید قید گناهان چشم و گوش به این معناست که گناهان حق الناس و نیز گناهان قابل جبران مانند نماز و روزه خمس و زکات و غیره را باید جبران هم بکند؛ اما از گناهان چشم و گوش مانند نگاه به نامحرم، شنیدن سخنان ناروا، شنیدن غیبت نیاز به جبران ندارد و توبه و ترک گناه کافی است.

پاسخ تفصیلی در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه هفتم مرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: در روایتی آمده است که امام رضا سلام الله علیه فرمود: «إنَّ اللّهَ يَكرَهُ شُهرَةَ العِبادَةِ  وشُهرَةُ النّاسِ» (خداوند انگشت نما شدن در عبادت و انگشت نما شدن در برابر مردم را ناخوش مى‌دارد)؛ آیا این حدیث مستند و معتبر است؟ آیا به این معناست که نباید در ظاهر خود را فردی با تقوا و اهل عبادت نشان دهیم؟

پاسخ اجمالی:

هر چند روایت مورد نظر از نظر سندی ضعیف است، اما مضمون آن در روایات معتبر آمده است و مراد از این روایات این است که انسان در انجام کارهای پسندیده به خصوص مستحبات، تلاش کند نهایت اخلاص و قربت الهی را داشته باشند و جون انجام مستحبات علنی و در انظار مردم ممکن است باعث تعریف و تمجید دیگران قرار گرفته و به مرور زمان حس برتربینی و غرور را براگیزاند، روایات از مشهور شدن به اهل تقوا به خاطر انجام مستحبات نهی می‌کند و ناظر به واجبات نیست و دلالتی بر ظاهر خدایی نداشتن نمی‌کند.

پاسخ تفصیلی در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه بیست و هفتم خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: دعاي حرز امام رضا سلام الله علیه را مرقوم و در مورد آن توضيحاتي دهيد؟

 

پاسخ اجمالی:

با توجه به اینکه برخی از کتاب‌های رجالی یاسر خادم نقل کننده این حرز از امام رضا را مورد اعتماد می‌دانند و روایت نیز از واجبات دین دین نیست، می‌توان به امید بهره مندی از مزایای این حرز، آن را همراه خود داشت.

پاسخ تفصیلی در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث
ادامه مطلب
[ دوشنبه بیست و چهارم خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

آیا روایتی که می گوید زیارت عبد العظیم حسنی در ری برابر با زیارت ابا عبد الله الحسین اسن است؛ سند معتبری دارد یا نه؟

 

پاسخ را در ادامه مطلب مطالعه کنید


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ جمعه هفتم خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم- فرمود: «الْمُخَالِفُ عَلَى عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ بَعْدِي كَافِرٌ وَ الْمُشْرِكُ‏ بِهِ‏ مُشْرِكٌ‏ وَ الْمُحِبُّ لَهُ مُؤْمِنٌ وَ الْمُبْغِضُ لَهُ مُنَافِقٌ وَ الْمُقْتَفِي لِأَثَرِهِ لَاحِقٌ وَ الْمُحَارِبُ لَهُ مَارِقٌ وَ الرَّادُّ عَلَيْهِ زَاهِقٌ عَلِيٌّ نُورُ اللَّهِ فِي بِلَادِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَى عِبَادِهِ عَلِيٌّ سَيْفُ اللَّهِ عَلَى أَعْدَائِهِ وَ وَارِثُ عِلْمِ أَنْبِيَائِهِ عَلِيٌّ كَلِمَةُ اللَّهِ الْعُلْيَا وَ كَلِمَةُ أَعْدَائِهِ السُّفْلَى عَلِيٌّ سَيِّدُ الْأَوْصِيَاءِ وَ وَصِيُّ سَيِّدِ الْأَنْبِيَاءِ عَلِيٌّ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ وَ قَائِدُ الْغُرِّ الْمُحَجَّلِينَ وَ إِمَامُ الْمُسْلِمِينَ لَا يَقْبَلُ اللَّهُ الْإِيمَانَ إِلَّا بِوَلَايَتِهِ وَ طَاعَتِهِ»؛ آیا این روایت معتبر است؟

پاسخ اجمالی:

فضایل امیرمومنان صلوات الله و سلامه علیه با روایات معتبر و متواتر در کتاب‌های شیعه و اهل سنت آمده است و بر کسی پوشیده نیست و معتبر نبودن حدیث، در همه جا به معنای جعلی و دروغ بودن آن نیست؛ بنابراین معتبر نبودن سند روایت مورد نظر، آسیبی به این فضایل نمی‌زند.

پاسخ تفصیلی:

 


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ شنبه هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: آیا این روایت از نظر سند و متن معتبر است: «أَبُو نُعَيْمٍ الْفَضْلُ بْنُ دُكَيْنٍ بِإِسْنَادِهِ عَنْ حُرَيْثٍ قَالَ: إِنَ‏ عَلِيّاً لَمْ‏ يَقُمْ‏ مَرَّةً عَلَى الْمِنْبَرِ إِلَّا قَالَ فِي آخِرِ كَلَامِهِ قَبْلَ أَنْ يَنْزِلَ مَا زِلْتُ‏ مَظْلُوماً مُنْذُ قَبَضَ اللَّهُ نَبِيَّهُ وَ كَانَ بِشْرُهُ دَائِمٌ وَ ثَغْرُهُ بَاسِمٌ غَيْثٌ لِمَنْ رَغِبَ وَ غِيَاثٌ لِمَنْ وَهَبَ مَئَالُ الْآمِلِ وَ ثِمَالُ الْأَرَامِلِ يَتَعَطَّفُ عَلَى رَعِيَّتِهِ وَ يَتَصَرَّفُ عَلَى مِشْيَتِهِ وَ يَكْلَؤُهُ بِحُجَّتِهِ وَ يَكْفِيهِ بِمُهْجَتِهِ وَ نَظَرَ عَلِيٌّ إِلَى امْرَأَةٍ عَلَى كَتِفِهَا قِرْبَةُ مَاءٍ فَأَخَذَ مِنْهَا الْقِرْبَةَ فَحَمَلَهَا إِلَى مَوْضِعِهَا وَ سَأَلَهَا عَنْ حَالِهَا فَقَالَتْ بَعَثَ عَلِيُّ بْنُ أَبِي طَالِبٍ صَاحِبِي إِلَى بَعْضِ الثُّغُورِ فَقُتِلَ وَ تَرَكَ عَلِيٌّ صِبْيَاناً يَتَامَى وَ لَيْسَ عِنْدِي شَيْ‏ءٌ فَقَدْ أَلْجَأَتْنِي الضَّرُورَةُ إِلَى خِدْمَةِ النَّاسِ فَانْصَرَفَ وَ بَاتَ لَيْلَتَهُ قَلِقاً فَلَمَّا أَصْبَحَ حَمَلَ زِنْبِيلًا فِيهِ طَعَامٌ فَقَالَ بَعْضُهُمْ أَعْطِنِي أَحْمِلْهُ عَنْكَ فَقَالَ مَنْ يَحْمِلُ وِزْرِي عَنِّي يَوْمَ الْقِيَامَةِ فَأَتَى وَ قَرَعَ الْبَابَ فَقَالَتْ مَنْ هَذَا قَالَ أَنَا ذَلِكَ الْعَبْدُ الَّذِي حَمَلَ مَعَكِ الْقِرْبَةَ فَافْتَحِي فَإِنَّ مَعِي شَيْئاً لِلصِّبْيَانِ فَقَالَتْ رَضِيَ اللَّهُ عَنْكَ وَ حَكَمَ بَيْنِي وَ بَيْنَ عَلِيِّ بْنِ أَبِي طَالِبٍ فَدَخَلَ وَ قَالَ إِنِّي أَحْبَبْتُ اكْتِسَابَ الثَّوَابِ فَاخْتَارِي بَيْنَ أَنْ تَعْجَنِينَ وَ تَخْبِزِينَ وَ بَيْنَ أَنْ تُعَلِّلِينَ‏ الصِّبْيَانَ لِأَخْبِزَ أَنَا فَقَالَتْ أَنَا بِالْخُبْزِ أَبْصَرُ وَ عَلَيْهِ أَقْدَرُ وَ لَكِنْ شَأْنَكَ وَ الصِّبْيَانَ فَعَلِّلْهُمْ حَتَّى أَفْرُغَ مِنَ الْخَبْزِ فَعَمَدَتْ إِلَى الدَّقِيقِ فَعَجَنَتْهُ وَ عَمَدَ عَلِيٌّ إِلَى اللَّحْمِ فَطَبَخَهُ وَ جَعَلَ يُلْقِمُ الصِّبْيَانَ مِنْ اللَّحْمِ وَ التَّمْرِ وَ غَيْرِهِ فَكُلَّمَا نَاوَلَ الصِّبْيَانَ مِنْ ذَلِكَ شَيْئاً قَالَ لَهُ يَا بُنَيَّ اجْعَلْ عَلِيَّ بْنَ أَبِي طَالِبٍ فِي حِلٍّ مِمَّا مَرَّ فِي أَمْرِكَ فَلَمَّا اخْتَمَرَ الْعَجِينُ قَالَتْ يَا عَبْدَ اللَّهِ سُجِرَ التَّنُّورُ فَبَادَرَ لِسَجْرِهِ فَلَمَّا أَشْعَلَهُ وَ لَفَحَ فِي وَجْهِهِ جَعَلَ يَقُولُ ذُقْ يَا عَلِيُّ هَذَا جَزَاءُ مَنْ ضَيَّعَ الْأَرَامِلَ وَ الْيَتَامَى فَرَأَتْهُ امْرَأَةٌ تَعْرِفُهُ فَقَالَتْ وَيْحَكِ هَذَا أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ قَالَ فَبَادَرَتِ الْمَرْأَةُ وَ هِيَ تَقُولُ وَا حَيَايَ مِنْكَ يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ فَقَالَ بَلْ وَا حَيَايَ مِنْكِ يَا أَمَةَ اللَّهِ فِيمَا قَصَّرْتُ فِي أَمْرِكِ»؟

پاسخ اجمالی:

این متن اولین بار در کتاب مناقب ابن شهرآشوب آمده است و علامه مجلسی نیز در بحار الانوار همین عبارت را از ابن شهرآشوب نقل کرده است؛ با توجه به اینکه کتاب ابن شهر آشوب برای این روایت سلسله سند نقل نکرده و در منابع معتبر روایی نیز نیامده است و کتاب مناقب از کتاب‌های قرن ششم هجری می‌باشد، از منظر رجالی این روایت معتبر نیست و قابل استناد نمی‌باشد

پاسخ تفصیلی:

 


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ شنبه هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

شهادت مولای متقیان امیر مومنان علی بن ابی طالب سلام الله علیه بر حجت حق بقیه الله الاعظم و همه پیروان آن حضرت تسلیت باد

سؤال: آيا اين حديث مستند است:‌ "اناسیدالانبیاوعلی سیدالاوصیا" ؟

رسول گرامي اسلام صلي الله عليه و اله و سلم اشرف و افضل  پيامبران الهي است و بر همين اساس جانشين آن حضرت نيز افضل جانشينان مي باشد و لذا در روايات فراواني آمده است كه آن حضرت سيد پيامبران است و باز در روايات مختلفي آمده است كه امير مومنان علي عليه السلام- سيد اوصياء است.

 


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ دوشنبه سیزدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: آیا سند دعاهائیکه هر روز ماه رمضان خوانده می‌شود، معتبراست؟

پاسخ اجمالي:

این دعاها را سید ابن طاووس در ذيل اعمال هر روز ماه رمضان به طور جداگانه آورده است و کفعمی و علامه مجلسی این دعاها را یکجا از ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم- نقل می‌کند؛ از آنجا كه كتاب هاي سيد بن طاووس و كفعمي از اعتبار بالايي برخوردارند، مي‌توان اين دعاها را خواند؛‌ ولي در هيچ كدام از اين كتاب ها سلسله سند نقل نشده است.

پاسخ تفصيلي:

این دعاها را سید ابن طاووس در ذيل اعمال مستحبي هر روز ماه رمضان به طور جداگانه و هر دعا را در ذیل اعمال هر روز و با عنوان دعای ديگري براي این روز، آورده است؛[1] کفعمی در کتاب البلد  الامین و الدرع الحصین[2] و کتاب المصباح (جنه الامان الواقیه)[3] می نویسد: مستحب است در هر روز از ماه مبارک رمضان این دعاها هر روز دعای خاص خودش خوانده شود که در کتاب ذخیره از ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله سلم- نقل شده است، بعد کل دعاهای سی روز را یکجا نقل می کند.

علامه مجلسی هم در زاد المعاد می نویسد: اما دعای روزهای ماه رمضان، از ابن عباس از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم- برای هر روز از روزهای ماه مبارک رمضان فضائل زیادی ذکر شده است و برای هر روز دعای مخصوصی ذکر هست که پاداش فراوانی برای این دعاها وجود دارد و سپس دعاها را یکجا می آورد و از ذکر فضیلت ها خود داری می کند.[4]

با توجه به اينكه كتاب هاي سيد ابن طاووس و كفعمي از اعتبار بالايي برخوردارند،‌ مي توان اين دعاها را خواند؛‌ ولي بايد اين نكته را نيز يادآور شدكه در هيچ كدام از اين كتاب ها سلسله سندي براي اين دعاها نيامده است و كفعمي فقط  گفته است در كتاب الذخيره اين دعاها آمده است و علامه مجلسي نيز علاوه بر اينكه از آوردن كل روايت و فضيلت هايي كه اين دعاها دارند، ‌از ذكر سلسله سند خودداري مي كند.

بنابراين اگر بخواهيم با معيارهاي روايت شناسي بررسي كنيم، ‌اين دعاها سند ندارند و اما اگر بخواهيم آمدن اين دعاها را در كتاب معتبر و دست اول دليل بر اين بدانيم كه سند داشته اند و ذكر نشده است با توجه به اينكه كفعمي مي گويد من از كتاب هاي مورد اعتماد اين دعاها را آورده ام، ‌مي توانيم اين دعاها را بخوانيم و ان شاء‌الله پاداش ببريم.

 


[1].  ابن طاووس، على بن موسى؛  إقبال الأعمال، تهران، دفتر تبلیغات اسلامی، چاپ دوم، 1409 ق،  ج‏1، ص109.

[2] . كفعمى، ابراهيم؛ البلد الأمين و الدرع الحصين، بيروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1418 ق، ص219.

[3] . كفعمى، ابراهيم؛ المصباح للكفعمي (جنة الأمان الواقية)، قم، دار الرضی زاهدی، چاپ دوم، 1405 ق، ص 612.

[4] مجلسى، محمد باقر؛ زاد المعاد (مفتاح الجنان)،  بيروت، موسسه الاعلمی للمطبوعات، چاپ اول، 1423 ق، ص143.


موضوعات مرتبط: سند احادیث، مناسبت ها
[ چهارشنبه بیست و پنجم فروردین ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

     سوال: دعاي «يَا مَنْ أَظْهَرَ الْجَمِيلَ وَ سَتَرَ الْقَبِيحَ...» را شرح دهيد  و اثرات آن چگونه است؟ در ضمن آیا سند معتبری هم دارد یا نه؟

پاسخ اجمالی:

شیخ صدوق در کتاب التوحید برای این دعا آثار فراوانی نقل کرده است که جبرئیل امین به رسول خدا بشارت داده است از جمله: رحمت و پوشش بدی‌های دنیا و آخرت؛ بدون محاسبه وارد بهشت شدن؛ بابر نشدن دیگران از عیب‌های او؛  بخشش گناهان و گذشت از آنها؛ باز کردن درهای رحمت بر روی کسی که این دعا را می‌خواند و اعطای پاداش فراوان.

پاسخ تفصیلی:


موضوعات مرتبط: احادیث معصومین تفسیر واقعی معارف قرآنی، سند احادیث
ادامه مطلب
[ پنجشنبه چهاردهم اسفند ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

پرسش

در دعای ماه رجب (یا من ارجوه لکل خیر) از مفاتیح استفاده می شود که حضرت در حین خواندن قسمت اول دعا انگشتشان را حرکت میداده اند، نه در حین خواندن قسمت انتهایی دعا، در حالی که متداول در بین مردم برعکس است؟

آيا عمل امام دليل بر مستحبي بودن اين عمل است؟

پاسخ اجمالي:

برخي با توجه به «حرم شيبتي علي النار» مي گويند امام در قست آخر دعا دست به محاسن كرده و انگشت خود را تكان داده است؛‌ ولي برخي مي گويند از متن عربي روايت برداشت مي شود كه امام در اول دعا اين كار را كرد.عمل امام در عبادت نشانه مستحب بودن است البته ممكن است برخي بخاطر ضعيف بودن سند روايت، فتوا به استحباب ندهند نه اينكه عمل امام دلالت بر استحباب نداشته باشد.


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ سه شنبه بیست و هشتم بهمن ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: آيا اين حديث معتبر است كه پيامبر فرمود: هر كس ماه رجب را به ده نفر خبر بدهد، اهل بهشت است؟

با بررسی فراوان در کتاب‌هایی چون اقبال الاعمال[1]، فضائل اشهر الثلاثه[2]، مصباح المتهجد[3]، فضائل شهر رجب[4]، که احتمال وجود چنین روایتی در آنها بیشتر وجود دارد و همچنین جستجوهای فراوان در دیگر کتب روایی، به روایتی که محتوای عبارت مطرح شده در سوال و یا عبارتی نزدیک به آن باشد، دست نیافتیم.

امید است که در انتساب کلمات و عبارات به اهل بیت علیهم السلام دقت بیشتری صورت پذیرد.

 


[1].  سید بن طاووس.

[2].  شیخ صدوق.

[3] . شیخ طوسی.

[4] . حاکم حسکانی.


موضوعات مرتبط: سند احادیث، مناسبت ها
[ شنبه بیست و پنجم بهمن ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

امروزه عملی ترویج میشه بنام شب آرزوها در اولین شب جمعه ماه رجب

باید دید چنین روایتی چقدر قابل قبوله؟

آیا میشه با چنین روایتی، جامعه را به عملی تشویق کرد؟

◇♧◇پاسخ◇♧◇

مفهوم شناسی رغائب

رغائب از رغب یرغب است ؛ اصل رغبت بمعنى وسعت است گويند «رغب الشي‏ء: اتّسع». رغب چون با «فى» و «الى» باشد معناى دوست داشتن، مايل بودن و حريص بودن مي دهد مثل :


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ چهارشنبه هشتم بهمن ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال : آیا این روایت معتبر است: «حضرت زهراسلام الله عليها بعد از جريان فدک يقه لباس عمر را گرفت و به طرف خود کشاند سپس فرمود : اي پسر خطاب به خدا اگر نمي ترسيدم با نفرين من عده اي بي گناه بميرند، شما را نفرين مي کردم و خداوند را براي اجابت دعايم زود اجابت کننده مي يافتم»؟

 

پاسخ در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: فاطمه زهرا سلام الله علیها مدافع امامت و ولایت، سند احادیث
ادامه مطلب
[ یکشنبه هفتم دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: آيا آخرین داستان کتاب داستان و راستان (داستان تسبيح فاطمه زهرا)‌ معتبر است؟

پاسخ در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: فاطمه زهرا سلام الله علیها مدافع امامت و ولایت، سند احادیث
ادامه مطلب
[ یکشنبه هفتم دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: آیا اين تعبير در روايت معتبری آمده است: «فاطمه بقية النبوة»؟ معناي و مفهوم عبارت چيست؟

پاسخ در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: فاطمه زهرا سلام الله علیها مدافع امامت و ولایت، سند احادیث
ادامه مطلب
[ یکشنبه هفتم دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: آیا داستان "کف فاطمه" واقعیت دارد؟

در برخي از سايت هاي اينترنتي شكل دايره اي تبليغ مي شود كه وسط آن يك دست وجود دارد و وسط اين دست عكس يك چشم مي باشد و ادعا مي كنند كسي كه اين را همراه داشته باشد از حسادت ديگران دور مي ماند.

اينگونه مطالب هيچ پشتوانه علمي ، قرآني و حديثي ندارند و در اين سايت ها نيز هيچ مدركي بر درستي اين نيامده است و  بهترين راه استفاده از دعاهاي معتبري است كه در كتاب هاي معتبر با سلسله سند مورد اعتماد وجود دارد.


موضوعات مرتبط: سند احادیث
[ یکشنبه هفتم دی ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

           رسول خدا آئینه تمام نمای اخلاق

 

چکیده

شرط استناد به هر روایتی این است که از نظر سندی قابل استناد باشد و این روایت چون ضعیف است، نمی‌توان گفت رسول خدا چنین سخنی گفته‌اند، از سوی دیگر بر فرض پذیرش روایت، غیر مسلمانان مصداق این روایت نیستند زیرا قرآن کریم فقط به مسلمانان دستور مودت فی القربی را داده است و اهل سنت نیز هر چند اهل بیت را به عنوان امام قبول ندارند، اما به حکم قرآن کریم به مودت بر ذی القربی ایمان دارند، پس روایت شامل آنها نیز نمی‌شود و ایمان به بعضی از قرآن و کفر به بعضی دیگر چیزی جز نفاق نیست و منافق دانستن چنین فردی کاری غیر اخلاقی نیست.

نقد و بررسی

شیخ صدوق در روایتی نقل کرده است که اهمیت مودت اهل بیت سلام الله علیهم را بیان می‌کند که قرآن کریم آن را به مومنان گوشزد نموده است و آن روایت این است:

حَدَّثَنَا الْحَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ عَنْ أَبِي نَصْرٍ الْبَغْدَادِيِّ عَنْ مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَحْمَرِ عَنْ إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ يَزِيدَ بْنِ جُبَيْرٍ عَنْ دَاوُدَ بْنِ الْحَسَنِ عَنْ أَبِي رَافِعٍ عَنْ عَلِيٍّ قَالَ: قَالَ رَسُولُ اللَّهِ:‏ «مَنْ لَمْ يُحِبَّ عِتْرَتِي فَهُوَ لِإِحْدَى ثَلَاثٍ‏ إِمَّا مُنَافِقٌ‏ وَ إِمَّا لِزَنْيَةٍ وَ إِمَّا امْرُؤٌ حَمَلَتْ بِهِ أُمُّهُ فِي غَيْرِ طُهْرٍ»[1] امیر مومنان فرمود: رسول خدا فرمود: (كسى كه خانواده مرا دوست نميدارد براى يكى از سه‏ امر است يا منافق‏ است يا زنا زاده است يا مادرش در ناپاكى باو آبستن شد).

هر روایتی از دو نگاه باید مورد بررسی قرار گیرد تا مفهوم و معارف آن قابل استناد باشد.

1. سند حدیث

در سند این روایت راویانی وجود دارند که در کتاب‌های رجالی توثیق نشده‌اند هر چند برخی از روات ثقه هستند:

«حَسَنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ» از مشایخ شیخ صدوق است و در کتاب‌های رجالی هیچ صراحتی به وثاقت وی نشده است؛ هرچند در این روایت، پدر حسن که أَحْمَدَ بْنِ إِدْرِيسَ است و «مُحَمَّدِ بْنِ أَحْمَدَ» که ابن یحیی اشعری است، امامی مذهب و ثقه می‌باشند و ابی رافع نیز از شیعیان مخلص در عصر امیر مومنان سلام الله علیه بود؛[2] اما بقیه راویان این حدیث یعنی: «أَبِي نَصْرٍ الْبَغْدَادِيِّ»، «مُحَمَّدِ بْنِ جَعْفَرٍ الْأَحْمَرِ»، «إِسْمَاعِيلَ بْنِ الْعَبَّاسِ بْنِ يَزِيدَ بْنِ جُبَيْرٍ» و «دَاوُدَ بْنِ الْحَسَنِ» مجهول هستند و نام ابی نصر بغدادی و محمد بن جعفر و اسماعیل بن عباس در کتب رجالی اولیه نیامده است و داود بن حسن نیز در این روایت مشخص نیست چه کسی می‌باشد.

با این نگاه روایت از نظر سندی قابل خدشه است و نمی‌توان به یقین آن را روایت رسول الله دانست.

2. دلالت حدیث

2-1. محبت ذوی القربی مخصوص مسلمانان

طبق اخبار بسيار زيادي كه از طريق شيعه و اهل سنت بيان شده است، مودت در قربی در آیه 32 سوری شوری «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏...»، به دوستي خويشاوندان رسول اكرم صلّي الله عليه و آله تفسير شده است؛ زيرا دوستي ذوي القربي بازگشتش به ولايت و قبول رهبري ائمه معصومين است كه در حقيقت تداوم خط رهبري پيامبر صلّي الله عليه و آله و ادامة مسأله ولايت اله است، و روشن است كه قبول اين ولايت و رهبري همانند نبوت پيامبر اكرم صلّي الله عليه و آله سبب سعادت خود انسان‌ها است و نتيجه‌اش به خود آنها بازگشت مي‌كند.

علاوه بر کتاب‌های شیعه، در کتاب‌های روایی اهل سنت نیز آمده است: هنگامي كه آيه: «قُلْ لا أَسْئَلُكُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلَّا الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى‏...» نازل شد، اصحاب عرض كردند: اي رسول خدا! خويشاوندان تو كه مودت آنها بر ما واجب است چه کساني هستند؟ فرمود: علي و فاطمه و دو فرزند آن ها، اين سخن را سه بار تكرار کرد.[3]

با این نگاه در خود قرآن کریم دستور مودت به اهل بیت داده شده است و قرآن کتاب مسلمانان است و این مومنان به خدا و نبوت رسول خدا هستند که موظف به محبت کردن هستند و غیر مسلمانان شامل این حدیث نمی‌شود و این یعنی رسول خدا هیچ وقت غیر مسلمانان را منافق و ... ندانسته است.

2-2. قبول نکردن معارف قرآن توسط مسلمانان مساوی با نفاق

ایمان به همه معارف قرآن کریم بر مسلمانان لازم است: «... أَ فَتُؤْمِنُونَ بِبَعْضِ الْكِتابِ وَ تَكْفُرُونَ بِبَعْضٍ فَما جَزاءُ مَنْ يَفْعَلُ ذلِكَ مِنْكُمْ إِلاَّ خِزْيٌ فِي الْحَياةِ الدُّنْيا وَ يَوْمَ الْقِيامَةِ يُرَدُّونَ إِلى‏ أَشَدِّ الْعَذابِ وَ مَا اللَّهُ بِغافِلٍ عَمَّا تَعْمَلُونَ»[4] (آيا به بعضى از دستورات كتاب آسمانى ايمان مى‏آوريد، و به بعضى كافر مى‏شويد؟! براى كسى از شما كه اين عمل را انجام دهد، جز رسوايى در اين جهان، چيزى نخواهد بود، و روز رستاخيز به شديدترين عذابها گرفتار مى‏شوند. و خداوند از آنچه انجام مى‏دهيد غافل نيست».

با این نگرش باید دید مسلمانی که قرآن را به عنوان وحی الهی قبول دارد، چرا به قسمتی از آیاتش ایمان نمی‌آورد، آیا نفاق غیر از همین معناست که به قسمتی معارف الهی ایمان نداشته باشد.

2-3. مسلمانان محب اهل بیت سلام الله علیهم

همه مسلمان‌ها اعم از شیعه و سنی به اهل بیت رسول خدا نه از روی اجبار و بلکه از روی ایمان و اعتقاد محبت دارند و صد البته محبت فراتر از اطاعت کردن یا ایمان به امامت اهل بیت می‌باشد و این یعنی اگر بپذیریم که رسول خدا چنین سخنی رابیان کرده‌اند، باز به غیر شیعه نمی‌توان گفت که منافق است زیرا اهل سنت نیز به اهل بیت محبت دارند و باید پرسید آیا می‌توان کسی را به برخی از آیات ایمان ندارد، جز نفاق چیز دیگری گفت.

نتیجه گیری

  1. روایت از نظر سندی قابل استناد نیست.
  2. بر فرض پذیرش روایت، غیر مسلمانان مصداق این روایت نیستند زیرا قرآن کریم فقط به مسلمانان دستور مودت فی القربی را داده است.
  3. اهل سنت نیز هر چند اهل بیت را به عنوان امام قبول ندارند، اما به حکم قرآن کریم به لزوم مودت بر قربی ایمان دارند، پس روایت شامل آنها نیز نمی‌شود.
  4. ایمان به بعضی از قرآن و کفر به بعضی دیگر چیزی جز نفاق نیست و منافق دانستن چنین فردی کاری غیر اخلاقی نیست.

 


[1] . ابن بابويه، محمد، الخصال، قم، جامعه مدرسين، چاپ اول، 1362ش، ج‏1، ص110، حدیث82.

[2] . رک: نرم افزار درایه النور.

[3] . رک: هيثمي، علی، مجمع الزوائد، بيروت، دار الكتب العلمية، 1408ق، ج7، ص103و ج9، ص168. طبرانی، سلیمان، معجم الکبیر، بیروت،  دار إحياء التراث العربي، چاپ دوم، 1404ق، ج3، ص47.

[4] . بقره/85.


موضوعات مرتبط: پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله و سلم، ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، مناسبت ها
[ جمعه بیست و پنجم مهر ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

                                                                                        

 

سوال: آيا سند اين حديث معتبر و صحيح است: «نشانه‌هاي مؤمن پنج چيز است: اول: 51 ركعت نماز (واجب و نافله در طول شبانه روز). دوم: زيارت اربعين حضرت سيدالشهداء. سوم: انگشتر در دست راست كردن. چهارم: پيشاني بر خاك گذاردن. پنجم: بلند گفتن «بسم‌ الله ‌الرحمن الرحيم» در نمازهاي جهريّه (صبح، مغرب و عشاء)؟

 

پاسخ اجمالی:

در پذیرش هر روایتی دو معیار اساسی وجود دارد: معیار اول معتبر بودن سند حدیث و معیار دوم آمدن مضمون حدیث در روایات دیگر می‌باشد و با این نگرش، هر چند این روایت در منابع روایی شیعه بدون سلسله سند آمده است، اما مضمون آن در روایات دیگر آمده است و عده‌ای با توجه به قاعده تسامح در اعمال مستحبی و آمدن مضمون روایت امام حسن عسکری (سلام الله علیه) در دیگر روایات، آن را پذیرفته و بدان عمل می‌کنند.

پاسخ تفصیلی:


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، احادیث معصومین تفسیر واقعی معارف قرآنی، سند احادیث، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ پنجشنبه هفدهم مهر ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال: در روایتی آمده است که حضرت مهدی صلوات الله علیه فرموده است: «... فَاتَّقُوا اللّهَ وَ سَلِّمُوا لَنا وَ رُدُّو الاَْمْرَ إِلَيْنا فَعَلَيْنَا الاِْصْدارُ كَما كانَ مِنَّا الاِْيرادُ وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّيَ عَنْكُمْ وَ ...»؛ آيا اين حديث داراي سند معتبر و قابل اعتماد هست؟ منظور از «وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّيَ عَنْكُمْ» چيست؟

 

پاسخ اجمالی:

 

سند روایت به خاطر توثیق نشدن شش راوی و مجهول بودن شیخ مورد وثوق، ضعیف است و قابل اعتماد نمی‌باشد و منظور از «وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّيَ عَنْكُمْ» این است که اگر همه افراد نمی‌توانند همانند امامان گذشته، با امام زمان صلوات الله علیه ملاقات کنند، دنبال این نباشید بگردید و امام زمان صلوات الله علیه را پیدا کنید و بلکه به افراد مورد اعتماد که مرا بارها دیده‌اند، اعتماد کرده و به سخنان‌شان گوش کنید. مفاد حدیث مطلبی صحیح است.

 

پاسخ تفصیلی:

 

شیخ طوسی در کتاب الغیبه در توقیعات حضرت بقیه الله صلوات الله علیه می‌نویسد: ابن ابى‏ غانم‏ قزوينى‏ و جماعتى از شيعيان در باره فرزند امام حسن عسكرى صلوات الله علیه گفتگو نمودند. ابن ابى غانم عقيده داشت كه حضرت عسكرى صلوات الله علیه رحلت فرمود و اولادى نداشت. سپس آنها نامه‏اى در اين خصوص نوشتند (تا وكلاى حضرت نامه را به امام برسانند) و در آن نامه نوشتند كه ما بر سر اين موضوع كشمكش نموده‏ايم. جواب نامه آنها بخط آن حضرت بقیه الله صلوات الله علیه نوشته شد و حقایقی را بیان کرد از جمله اینکه فرمود:

 

«... وَ لِكُلِّ أَجَلٍ كِتَابٌ فَاتَّقُوا اللَّهَ وَ سَلِّمُوا لَنَا وَ رُدُّوا الْأَمْرَ إِلَيْنَا فَعَلَيْنَا الْإِصْدَارُ كَمَا كَانَ مِنَّا الْإِيرَادُ وَ لَا تُحَاوِلُوا كَشْفَ مَا غُطِّيَ عَنْكُمْ وَ لَا تَمِيلُوا عَنِ الْيَمِينِ وَ تَعْدِلُوا إِلَى الشِّمَالِ وَ اجْعَلُوا قَصْدَكُمْ إِلَيْنَا بِالْمَوَدَّةِ عَلَى السُّنَّةِ الْوَاضِحَةِ فَقَدْ نَصَحْتُ لَكُمْ وَ اللَّهُ شَاهِدٌ عَلَيَّ وَ عَلَيْكُم...»[1]

 

«و هر چيزى در لوح محفوظ مرقوم است،[2] پس شما هم از خدا بترسيد و تسليم ما شويد و كارها را بما واگذاريد. همه گونه خير و خوبى از ما بمردم ميرسد. آنچه بر شما پوشيده است، براى اطلاع از آن اصرار نورزيد، و بچپ و راست ميل نكنيد. مقصد خود را با دوستى ما بر اساس راهى كه روشن است بطرف ما قرار دهيد. من آنچه لازمه نصيحت بود به شما گفتم و خداوند بر من و شما گواه است».

 

این حدیث را طبرسی نیز نقل کرده‌است و تنها اختلافی که وجود دارد این است که گفته از شیخ مورد اعتماد ابی عمرو العمری ( عثمان بن سعید نایب خاص امام عصر)[3] و البته هیچ دلیلی هم بر این ندارد زیرا اگر استنادشان کتاب الغیبه شیخ طوسی باشد، وی فقط گفته شیخی مورد اعتماد و اگر از کتاب دیگری نقل کرده است که در این صورت چون هیچ سندی در احتجاج نیاورده و فقط گفته است: «وَ عَنِ الشَّيْخِ الْمَوْثُوقِ أَبِي عَمْرٍو الْعَمْرِيِّ»، سند احتجاج مرسل خواهد شد و اعتباری ندارد.

 

علامه مجلسی نیز این حدیث را از احتجاج طبرسی نقل کرده است[4] که معتبر نیست؛ البته علامه مجلسی ذیل همین حدیث به روایت شیخ طوسی در کتاب الغیبه نیز اشاره کرده است که در این سند نیز اشاره به ابی عمر العمری بودن شیخ مورد اعتماد نشده است.[5]

 

سند حدیث در کتاب الغیبه شیخ طوسی

 

  1. أَخْبَرَنِي جَمَاعَةٌ: شیخ طوسی می‌گوید جماعتی مرا حدیث کرد و خبرداد: در این متن منظور از این جماعت مشخص نیست چه کسانی هستند، اما معمولا در کتب روایی وقتی امثال شیخ طوسی یا کلینی از عده‌ای نقل می‌کنند، علما با دیده اعتماد بر آن نگریسته و قبول می‌کنند.                                                                                                                                                                                           
  2. أَبِي مُحَمَّدٍ التَّلَّعُكْبَرِيِّ: وی هارون‏ بن‏ موسى‏ بن أحمد بن سعيد بن سعيد  التلعكبري‏ است که شخصیتی برجسته و ثقه و قابل اعتماد بود و چندین کتاب داشت.[6]                                                                                                                                      
  3.  أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الرَّازِيِّ: نجاشی می‌نویسد: چیزی نیست (یعنی اعتنایی به وی نمی‌شود) و گفته شده غالی بود.[7] شیخ طوسی نیز وی را متهم به غلو کرده است.[8]                                                                                                                             
  4. الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ‏ الْقُمِّيِّ: از اصحاب امام جواد صلوات الله علیه بود؛[9] مامقانی می‌نویسد: غیر از سخن شیخ طوسی که وی را از اصحاب امام جواد صلوات الله علیه دانسته است، چیزی در کتب رجالی درباره وی وجود ندارد و ظاهر سخن شیخ این است که وی امامی مذهب بود؛ به هر حال وی مجهول است.[10]                                                                                       
  5. مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بُنَانِ‏ الطَّلْحِيُّ الْآبِيُّ: کتب رجالی نام وی را ذکر نکرده‌اند.[11]                                                                
  6. عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدَةَ النَّيْسَابُورِيِّ: کتب رجالی نام وی را ذکر نکرده‌اند.[12]                                                                 
  7. عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الرَّازِيُّ: کتب رجالی نام وی را ذکر نکرده‌اند.[13]                                                                               
  8. الشَّيْخُ الْمَوْثُوقُ‏ بِهِ بِمَدِينَةِ السَّلَامِ: شیخ مورد اعتماد در مدینه السلام مشخص نیست چه کسی می‌باشد و طبرسی در احتجاج و علامه مجلسی به نقل از احتجاج می‌نویسند: «وَ عَنِ الشَّيْخِ الْمَوْثُوقِ أَبِي عَمْرٍو الْعَمْرِيِّ» که دلیلی بر این سخن ندارند مگر اینکه کسی بگوید در عصر غیبت صغری این یک رمز بود و علما می‌دانستند مرا از شیخ مورد اعتماد در مدینه السلام همان نایب خاص امام زمان می‌باشد.

 

به هر حال سند حدیث در احتجاج طبرسی مرسل و غیر معتبر است و در سند شیخ طوسی نیز حتی اگر مورد آخری را نایب امام بدانیم باز به خاطر «أَحْمَدَ بْنِ عَلِيٍّ الرَّازِيِّ»، «الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيٍ‏ الْقُمِّيِّ»، «مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيِّ بْنِ بُنَانِ‏ الطَّلْحِيُّ الْآبِيُّ»، «عَلِيِّ بْنِ مُحَمَّدِ بْنِ عَبْدَةَ النَّيْسَابُورِيِّ» و «عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ الرَّازِيُّ»، سند حدیث ضعیف و غیر قابل اعتماد است.

 

یادآور می‌شویم که در متن حدیث ایرادی نیست و امام به همه توصیه می‌کند که تقوای الهی را مراعات کنند، از مسیر حق منحرف نشوند، بپذیرند که ولادت امام زمان و فرزند و وصی داشتن امام حسن عسکری صلوات الله علیه حقیقتی انکار ناپذیر است  و منظور از «وَ لا تَحاوَلُوا كَشْفَ ما غُطِّيَ عَنْكُمْ» این است که اگر ولادت امام مهدی صلوات الله علیه به خاطر مصالحی بر عده‌ای پوشیده مانده است و نیز همه افراد نمی‌توانند همانند امامان گذشته، با امام زمان صلوات الله علیه ملاقات کنند، دنبال این نباشید بگردید و امام زمان صلوات الله علیه را پیدا کنید و بلکه به افراد مورد اعتماد که مرا بارها دیده‌اند، اعتماد کرده و به سخنان‌شان گوش کنید که در موارد زیادی در عصر امامان قبلی نیز همین روال ادامه داشت و شیعیان در خیلی از وقت‌ها نمی‌توانستند با خود امام ارتباط داشته باشتند.

 


[1] . طوسى، محمد، الغيبة، قم، دار المعارف الاسلامیه، چاپ اول، 1411ق، ص285.

[2] . (یعنی اجل امام عسکری نیز تمام شد و من امام معصوم و حجت الهی بر جهان هستم).

[3] . طبرسى، احمد، الإحتجاج على أهل اللجاج، مشهد، نشر مرتضی، چاپ اول، 1403 ق، ج2، ص466.

[4] . مجلسى، محمد باقر، بحار الأنوار، بيروت، دار احیاء التراث العربی، چاپ دوم، 1403 ق، باب ما خرج من توقيعاته عليه السلام، باب 31 ما خرج من توقيعاته، ج53، ص178، حدیث9.

[5] . همان.

[6] . نجاشى، احمد، رجال النجاشي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ 6، 1365ش، ص439.

[7] . همان، ص97.

[8] . طوسى، محمد، رجال الطوسي، قم، مؤسسة النشر الإسلامي، چاپ سوم، 1373ش، ص416.

[9] . همان، ص374.

[10] . مامقانى، عبدالله، تنقيح المقال في علم الرجال، قم، موسسة آل البيت (عليهم السلام) لإحياء التراث، چاپ اول، 1431ق، ج22، ص340.

[11] . نمازى شاهرودى، على، مستدركات علم رجال الحديث، تهران، فرزند مولف، چاپ اول، 1414ق، ج7، ص219.

[12] . همان، ج5، ص457.

[13] . همان، ج5، ص274.


موضوعات مرتبط: آموزه مهدویت باوری همگانی، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
[ دوشنبه بیست و ششم خرداد ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

اسامی راویان کتاب صفات الشیعه و فضائل الشیعه

(ابو جعفر محمد بن علی الحسین بن موسی بن بابویه قمی معروف به شیخ صدوق رحمه الله علیه)


موضوعات مرتبط: سند احادیث، کتابشناسی
ادامه مطلب
[ یکشنبه هفتم اردیبهشت ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال:

در حدیثی آمده است: «خداوند كافري را كه بخل ندارد، بيشتر از مؤمن بخيل دوست می‌دارد»؛ سؤال این است که اين همه آیات و روایات در مذمت كافر وجود دارد، پس چرا خداوند او را به خاطر سخاوتش دوست می‌دارد؟

پاسخ اجمالی:

هر چند این روایت با چند مضمون و بدون سلسله سند در برخی از منابع به عنوان روایت نقل شده است؛ اما مراد این است که مؤمن با بخلش به مرور زمان از پرداخت حقوق الهی سرباز می‌زند و موجب انحراف از مسیر هدایت می‌گردد و کافر سخی مورد لطف الهی قرار گرفته و به خدا ایمان می‌آورد و عاقبت به خیر می‌شود.


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سوال:

حضرت رسول مي‌فرمايند: «خدا هيچ عملي را قبول نمي كند، مگر اينكه فقط براي رضاي خودش انجام شده باشد»؛ آیا این حدیث مستند است؟

پاسخ

در روایتی از رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم نقل شده است که فرمود: «انّ اللَّه تعالى لا يقبل من العمل الّا ما كان له خالصا و ابتغى به وجهه‏»[1] ؛ «براستى خداوند بزرگ هيچ‏ عملى‏ را نمى‏پذيرد مگر آنكه برايش خالص گرديده و خشنوديش با آن خواسته شده باشد».

این روایت در این دو کتاب و نیز کتاب نهج الفصاحه، بدون سلسله سند آمده است و منبع اصلی آن کتاب‌های روایی اهل سنت می‌باشد.

البته باید یادآور شد که اخلاص در عمل و توجه به رضایت الهی و دوری از ریاکاری در عمل از اصلی‌ترین شرایط قبولی آن نزد خداوند متعال است و این حقیقت در آیات «بَلى‏ مَنْ أَسْلَمَ وَجْهَهُ لِلَّهِ وَ هُوَ مُحْسِنٌ فَلَهُ أَجْرُهُ عِنْدَ رَبِّهِ وَ لا خَوْفٌ عَلَيْهِمْ وَ لا هُمْ يَحْزَنُونَ»[2] و روایات معتبر آمده است و می‌توان مضمون این حدیث را پذیرفت هر چند در ظاهر سندی نداشته باشد.


[1] . رک: بهاء الدين خرمشاهى و مسعود انصارى، پيام پيامبر، تهران، منفرد، چاپ اول، 1376ش، ص741؛ مجدى، عطاء الله، گلهاى جاويدان (هزار كلمه قصار)، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، چاپ اول، 1369ش، ص116.

[2] . بقره/ 112.


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
[ سه شنبه بیست و دوم بهمن ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

در مساجد امروزه نمازی خوانده می شود بین نماز مغرب و عشاء به این امید که به ثواب حج برسند و این مستند به روایتی از کتاب ابن طاووس می باشد.

سید ابن طاووس در کتاب إقبال الأعمال فصل فيما نذكره من فضل صلاة تصلي كل ليلة من عشر ذي الحجة روایتی آورده است که:

ذَكَرَهَا ابْنُ أُشْنَاسٍ فِي كِتَابِهِ فَقَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْمُغِيرَةِ الثَّلَّاجُ سَمِعْتُ طَاهِرَ بْنَ الْعَبَّاسِ يَقُولُ سَمِعْتُ مُحَمَّدَ بْنَ الْفَضْلِ الْكُوفِيَّ يَقُولُ سَمِعْتُ الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْجَعْفَرِيَّ يُحَدِّثُ عَنْ أَبِيهِ عَنْ جَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّدٍ قَالَ:

قَالَ لِي أَبِي مُحَمَّدُ بْنُ عَلِيٍّ يَا بُنَيَّ لَا تَتْرُكَنَّ أَنْ تُصَلِّيَ كُلَّ لَيْلَةٍ بَيْنَ الْمَغْرِبِ وَ الْعِشَاءِ الْآخِرَةِ مِنْ لَيَالِي عَشْرِ ذِي الْحِجَّةِ رَكْعَتَيْنِ تَقْرَأُ فِي كُلِّ رَكْعَةٍ فَاتِحَةَ الْكِتَابِ وَ قُلْ هُوَ اللَّهُ أَحَدٌ مَرَّةً وَاحِدَةً وَ هَذِهِ الْآيَةَ وَ واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ‏ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ‏ فَإِذَا فَعَلْتَ ذَلِكَ شَارَكْتَ الْحَاجَّ فِي ثَوَابِهِمْ وَ إِنْ لَمْ تَحُجَّ.[1]

امام صادق فرمود: پدرم محمد بن علی الباقر به من فرمود:

پسرم دو رکعت نماز بین مغرب و عشاء را در هر شب از ده شب ماه ذی حجه هیچ وقت ترک نکن و خواندن این نماز اینگونه است:

در هر رکعت بعداز خواندن فاتحه الکتاب و سوره قل هو الله احد، این آیه را می خوانی:

واعَدْنا مُوسى‏ ثَلاثِينَ‏ لَيْلَةً وَ أَتْمَمْناها بِعَشْرٍ فَتَمَّ مِيقاتُ رَبِّهِ أَرْبَعِينَ لَيْلَةً وَ قالَ مُوسى‏ لِأَخِيهِ هارُونَ اخْلُفْنِي فِي قَوْمِي وَ أَصْلِحْ وَ لا تَتَّبِعْ سَبِيلَ الْمُفْسِدِينَ

پس هر وقت این نماز را خواندی در ثواب حاجیان شریک خواهی شد هر چند به مکه نرفته باشی.

سند حدیث:

  1. ابْنُ أُشْنَاسٍ در کتاب خود: نام وی حسن بن محمد بن اسماعیل بن اشناس است که امامی مذهب و ثقه می‌باشد.
  2. از أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَيْنُ بْنُ أَحْمَدَ بْنِ الْمُغِيرَةِ الثَّلَّاجُ: کتب رجالی وی را از نظر مذهب مضطرب دانسته، اما در روایت ثقه می‌باشد؛[2] یعنی هر چند در دوازده امامی بودنش تردید هست اما در نقل روایت ثقه بود.
  3. از طَاهِرَ بْنَ الْعَبَّاسِ: نرم افزار نور الدرایه وی را مجهول دانسته است؛ نمازی شاهرودی می‌نویسد: نام وی در کتابهای رجالی نیامده است؛[3] در کتابهای روایی معتبر نیز از وی روایتی نقل نشده است.
  4. از مُحَمَّدَ بْنَ الْفَضْلِ الْكُوفِيَّ: نرم افزار نور الدرایه وی را مجهول دانسته است؛ نام وی در کتابهای رجالی نیامده است؛ در کتابهای روایی معتبر نیز از وی روایتی نقل نشده است.
  5. الْحَسَنَ بْنَ عَلِيٍّ الْجَعْفَرِيَّ: نرم افزار نور الدرایه وی را مجهول دانسته است؛نمازی شاهرودی می‌نویسد: نام وی در کتابهای رجالی نیامده است؛[4]در زبده المقال نیز آمده است که وی مجهول است؛[5] در کتابهای روایی معتبر نیز از وی روایتی نقل نشده است.
  6. از پدرش عَلِيٍّ الْجَعْفَرِيَّ: نرم افزار نور الدرایه وی را مجهول دانسته است؛ نام وی در کتابهای رجالی نیامده است؛ در کتابهای روایی معتبر نیز از وی روایتی نقل نشده است.

با این نگاه سند روایت ضعیف است و نمی‌توان این نماز را به نیت مستحب بودن خواند، زیرا چهار نفر از راویان این روایت نه توثیق شده اند و غیر از این روایت از آنها روایتی دیگر ی هم نقل نشده است و ظاهرا این چهار نفر فقط در سلسله سند این روایت آمده‌اند و این می‌رساند که راویان این روایت یعنی این چهار نفر از روایت کنندگان مشهور و شناخته شده هم نبودند.بلی ممکن است برخی اجازه دهند که افراد این نماز را نه به نیت مستحبی و بلکه به قصد رجاء بخوانند یعنی به این امید که خدا او را در ثواب حاجیان شریک کند، اما نگویند امام باقر سلام الله علیه به فرزندش امام صادق سلام الله علیه این دستور را داده است.


موضوعات مرتبط: احادیث معصومین تفسیر واقعی معارف قرآنی، سند احادیث
ادامه مطلب
[ شنبه دوازدهم مرداد ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

پرسش:

آيا طبق اين حديث بلند شدن براي احترام به ديگران كراهت دارد: «عنه صلى الله عليه و آله: لا تَقوموا كَما تَقومُ الأعاجِمُ بَعضُهُم لِبَعضٍ»؟

پاسخ

در کتاب‌های اهل سنت نقل شده است که رسول خدا فرمود: «لا تَقوموا كَما تَقومُ الأعاجِمُ بَعضُهُم لِبَعضٍ»[1]؛ «همانند غیر عرب‌ها در مجالس بعضی از شما به خاطر احترام به دیگران از جا بلند نشوید».

این روایت در کتاب‌های معتبر شیعه نیامده است و برخی از کتاب‌ها هم از جمله طبرسی در مکارم الاخلاق‏؛[2] ورام در مجموعه ورام[3] آن را بدون سند نقل کرده‌اند؛ دیگر کتاب‌ها نیز همین روایت را از مکارم الاخلاق یا مجموعه ورام نقل کرده‌اند.

برخی از اهل سنت از جمله ابن حجر در کتاب فتح الباری؛[4] عینی در كتاب عمدة القاري،[5] نیز این حدیث را ضعیف دانسته‌اند.

بنابراین سند حدیث هم در منابع اهل سنت و هم در منابع شیعه، ضعیف و غیر قابل استناد می‌باشد.


[1] . رک: مسند احمد بن حنبل، ج5، ص253؛ سنن ابی داوود، ج2، ص525؛ المصنف ابن ابی شیبه کوفی، ج6، ص120.

[2] طبرسى، حسن بن فضل، مكارم الأخلاق - قم، چاپ: چهارم، 1412 ق / 1370 ش، ص26.

[3] ورام بن أبي فراس، مسعود بن عيسى، مجموعة ورّام - قم، چاپ: اول، 1410 ق، ج‏1، ص31.

[4] . ابن حجر عسقلانی، شهاب الدین، فتح الباري شرح الصحیح البخاری، بيروت، دار المعرفة للطباعة والنشر، چاپ دوم، بی‌تا، ج11، ص41.

[5] . اعینی، عمده القاری، بيروت، دار إحياء التراث العربي، ج22، ص251.


موضوعات مرتبط: سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
[ چهارشنبه نهم مرداد ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

امروزه در برخی از فضاهای مجازی روايتي را از حضرت رسول نقل می‌کنند که آن حضرت فرمودند:

هر كه نماز قضا بر ذمه‌اش باشد قبل از ظهر جمعه آخر ماه رمضان چهار ركعت نماز بخواند به دو سلام در هر ركعت بعد از حمد يك مرتبه آيت الكرسي و پانزده مرتبه انا اعطيناك الكوثر، دويست سال نماز قضا را كفايت مي‌كند و در روايت ديگر از آن حضرت 400 سال و در روايتي از اميرالمومنين ششصد سال و از حضرت رسول سوال كردند كه مردم آخرالزمان بيش از 100 سال عمر نمي‌كنند فرمود نماز قضاي پدر و مادر و اقرباي او را كفايت مي‌كند و بعد از نماز اين دعا را بخواند: «يا سامع الصوت يا جامع الفوت يا محيي العظام بعد الموت...»

به نظر می‌رسد عده‌ای از اخلاص جامعه سوء استفاده کرده و با این روایات ساختگی می‌خواهند جامعه را به سمت بی‌دینی و دوری از عبادت خدا سوق دهند.

آیا چنین روایتی پذیرفتنی است؟!

آیا رسول خدا چنین روایتی را گفته است؟!

آیا با چنین روایاتی جایی برای نماز خواندن باقی می‌ماند؟!با پذیرش اینگونه روایات ساختگی، این همه آیات و روایات در باره نماز را باید چه کار کرد؟!

پاسخ اجمالی:

چنین روایتی در کتاب‌های معتبر حدیثی وجود ندارد و نماز قضا شده را فقط باید قضا کرد و هیچ عملی جایگزین آن نمی‌شود؛ متاسفانه در چند سال اخیر عده‌ای برای انحراف جامعه روایاتی را می‌سازند که با هیچ مبنایی سازگاری ندارد و در هیچ کتاب روایی نیامده است و با کمال تاسف برخی از مداحان و خانم جلسه‌ها به این انحرافات ناخواسته دامن می‌زنند و چون خودشان خلوص نیت دارند و هیچ وقت به معصوم روایتی را بدون دلیل استناد نمی‌دهند، تصور نمی‌کنند که کسی روایتی را جعل کرده و به معصوم نسبت دهد.

پاسخ تفصیلی:


موضوعات مرتبط: مسائل اجتماعی، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ سه شنبه هفتم خرداد ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: " آيا اين حديث معتبر است كه عده از اهل خراسان به ديدن امام رضا آمده و گفتند ما از شيعيان حضرت علي هستيم؛ حضرت اجازه ورود نداد تا اينكه بعد از دو ماه اجازه ندادن، گفتند ما از محبان هستيم و حضرت اجازه دادند؟

پاسخ اجمالي:

اين روايت در کتاب المناقب علوی بدون سند و در کتاب احتجاج طبرسی هر چند با سلسله سند آمده است؛ اما بخاطر توثيق نشدن محمد بن قاسم، یوسف بن محمد و علی بن محمد سیار، معتبر نیست.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ دوشنبه چهاردهم آبان ۱۳۹۷ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

نحوست ماه صفر!!!


در مورد ماه صفر بايد گفته شود اين ماه نحس نيست، بلكه به واسطۀ وقايعي كه در آن اتفاق افتاده مردم عامي آن را نحس مي دانند كه از جمله آن وقايع رحلت حضرت رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) است. ولي بايد توجه داشت تصور غلط نحوست ماه صفر هيچ دليل و مبناي روائي ندارد و ارتباط دادن آن با رحلت جانگداز اشرف كائنات بي اساس مي باشد اما ممكن است ريشه اين توهم به فهم نادرست حديث بشارت برگردد.


از رسول اكرم(صلي الله عليه و آله) نقل شده كه فرمود:

« من بَشَّرَنِي بِخُرُوجِ‏ آذَارَ فَلَهُ الْجَنَّةُ»

«هر كس به من بشارت دهد آذار تمام شده است، بهشت مي رود»[1]


موضوعات مرتبط: مسائل اجتماعی، سند احادیث، پرسش ها و پاسخ ها
ادامه مطلب
[ دوشنبه هشتم آذر ۱۳۹۵ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

مطالب این وبلاگ حاصل مطالعات و دست نوشته‌های قرآنی و حدیثی است که برای نشر معارف دینی و استفاده جامعه اسلامی منتشر می‌شود.
انتشار مطالب وبلاگ نیازی به استناد دهی به این وبلاگ نیست و منابع متن مطالب کافی است.
صفحه انستاگرام:
https://www.instagram.com/foabbasi

صفحه ایتا:
https://eitaa.com/abbasi114



امکانات وب