قرآن و اهل بيت رمزماندگاري
تنها راه نجات بشریت، عمل به آموزه‌های قرآن با تفسیر اهل بیت سلام الله علیهم می‌باشد

بسم الله الرّحمن الرّحیم
الحمدلله ربّ العالمین و الصّلاة و السّلام علی سیّدنا محمّد و آله الطّاهرین و لعنة الله علی اعدائهم اجمعین.

عَن مُحَمَّدِ بنِ مُسلِمٍ قالَ سَمِعتُ اَبا جَعفَرٍ وَ جَعفَرَ بنَ مُحَمَّدٍ (عَلَیهِمَا السَّلامُ) یَقولانِ:

اِنَّ‌ اللَّهَ‌ تَعالیٰ‌ عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِهِ وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِهِ وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِهِ وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه. قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلامُ) فَما لَهُ فی نَفسِهِ فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِهِ) فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِهِ ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم.(۱)

محمد بن مسلم حدیث هم از امام باقر و هم امام صادق شنیده است.

امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند:

همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] می‌آیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد.

اینها البتّه بخشی از پاداشها است؛ وَالّا پاداشی که خدای متعال به شهید معمولی میدهد -فرض کنید در میدان جنگ یک تیری میخورَد یا آن روز یک شمشیری میخورد و می‌افتاد، شهید بود- این را خدای متعال میگوید

«اَحیاّْءٌ عِندَ رَبِّهِم یُرزَقونَ * فَرِحینَ بِماِّ ءاتٰهُمُ اللهُ مِن فَضلِه! وَ یَستَبشِرونَ بِالَّذینَ لَم یَلحَقوا بِهِم مِن خَلفِهِم اَلّا خَوفٌ عَلَیهِم»؛(۲)

[وقتی] خدای متعال درباره‌ی یک شهید معمولی این جور حرف میزند، خب اَجر شهیدی مثل حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) که شهادت او قابل مقایسه‌ی با هیچ شهادتی نیست، یعنی ما در تاریخ سراغ نداریم، بنده سراغ ندارم که این‌ جور مصیبت‌ها و این جور سختی‌ها را [کسی] تحمّل کند برای آن هدف عالی، هدف بلند، اصلاً قابل مقایسه نیست با اجر یک شهید معمولی. از جمله‌ی این اجرها و پاداشها این [چیزهایی] است که در این روایت آمده است. نه اینکه خیال کنیم اجر حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) فقط همینها است؛ از جمله‌ اینها است که خیلی هم مهم است. یکی اینکه حضرت فرمود خداوند متعال:

«عَوَّضَ الحُسَینَ (عَلَیهِ السَّلامُ) مِن قَتلِهِ اَن جَعَلَ الاِمامَةَ فی ذُرّیَّتِه»

امامت، این پرچم برافراشته، این خورشید درخشان در طول همه‌ی تاریخ، در نسل این بزرگوار قرار داده شد، از اولاد او قرار داده شد.

وَ الشِّفَاءَ فی تُربَتِه
خاک قبر او را کسی مصرف کند، شفا است، دوا است، درمان است؛ خاک، خاک است امّا این خاک به برکتِ مجاورتِ آن پیکرِ مطهّر، یک چنین خاصیّتی دارد که شفا است.

وَ اِجابَةَ الدُّعاءِ عِندَ قَبرِه
این هم یکی؛ در کنار قبر حسین‌بن‌علی (علیه السّلام) شما دعا کنید، دعایتان مستجاب است. [واقعاً] دعا کنید؛ لقلقه‌ی لسان نباشد؛ بخوانید و بخواهید خدا را، خدای متعال وعده کرده است که اجابت خواهد کرد. اینهایی که میروند این راه را پیاده طی میکنند و میرسانند خودشان را به آنجا در این پیاده‌روی اربعین -این حادثه‌ی عجیبی که این سالها پدید آمده است- واقعاً یک موهبت بزرگ الهی را خدای متعال در اختیار اینها گذاشته.

وَ لا تُعَدُّ اَیّامُ زائِریهِ جائِیاً وَ راجِعاً مِن عُمُرِه
این هم یکی؛ اگر خدای متعال مثلاً فرض کنید که ده هزار روز به شما عمر داده باشد، این چند روزی که در حال رفت و آمد به سمت قبر این بزرگوار هستید، جزو اینها حساب نمیشود؛ این اضافه‌ی بر آن تعداد روزهایی است که خدای متعال مقدّر کرده که عمر شما باشد؛ این جزو آنها نیست، از عمرتان حساب نمیشود؛ این اضافه است، سرریز عمر است.

قالَ مُحَمَّدُ بنُ مُسلِمٍ فَقُلتُ لِاَبی عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) هَذَا الجَلالُ یُنالُ بِالحُسَینِ (عَلَیهِ السَّلام) فَما لَهُ فی نَفسِه
محمّدبن‌مسلم میگوید وقتی حضرت این را فرمودند، گفتم این جلالت، این عظمت، این مقام عالی، به برکت امام حسین داده میشود به این و آن. اینکه «شما اگر تربتش را مصرف کنید، بخورید، شفای شما است»، به شما یک لطفی شده است. به برکت امام حسین، این جلال و این کرامت و این عظمت داده شده است به اینها. وقتی خدای متعال به خاطر او به دیگران این جلال و عظمت را، این کرامت را لطف میکند، پس به خود او چه میدهد؟

فَقالَ اِنَّ اللَّهَ تَعالیٰ اَلحَقَهُ بِالنَّبِیِّ (صَلَّی اللّهُ عَلَیهِ وَ آلِه)
اجر خود او این است که او ملحق به پیغمبر است. خلاصه‌ی همه‌ی کرامتهای الهی در عالم وجود، وجود پیغمبر اکرم است؛ خدا او را در قیامت، در بهشت، به پیغمبر ملحق میکند.

فَکانَ مَعَهُ فی دَرَجَتِهِ وَ مَنزِلَتِه
در روز قیامت، امام حسین در درجه‌ی پیغمبر و در منزلت پیغمبر قرار میگیرد.


ثُمَّ تَلا اَبو عَبدِ اللَّهِ (عَلَیهِ السَّلامُ) «وَ الَّذینَ آمَنوا وَ اتَّبَعَتهُم ذُرّیَّتُهُم بِایمانٍ اَلحَقنا بِهِم ذُرّیَّتَهُم»
یکی از مصادیق این آیه این مورد است.

منابع

۱). امالی طوسی، مجلس یازدهم، ص ۳۱۷؛ «محمّدبن‌مسلم میگوید: شنیدم که امام باقر و امام صادق (علیهما السّلام) میفرمودند همانا خداوندِ متعال به حسین (علیه السّلام) در برابر کشته شدنش پاداش داد که امامت در فرزندانش و شفا در خاکش و اجابت دعا در نزد قبرش باشد و اینکه روزهایی که زائرینش [برای زیارت] می‌آیند و میروند از عمرشان محسوب نمیگردد. محمّدبن‌مسلم میگوید: پس به امام صادق (علیه السّلام) عرضه داشتم این همه بزرگی و احترام به واسطه‌ی [بزرگداشت] حسین (علیه السّلام) به دست می‌آید ولی به خودش چه خواهد رسید؟ فرمود: همانا خداوند او را به پیامبر (صلّی اللّه علیه و آله) ملحق میگرداند و پیوسته با او در درجه و جایگاه او همراه خواهد بود. آنگاه امام صادق (علیه السّلام) این آیه را تلاوت فرمود: و کسانی که گرویده و فرزندانشان آنها را در ایمان پیروی کرده‌اند، فرزندانشان را به آنان ملحق خواهیم کرد.»

۲) سوره‌ی آل‌عمران، بخشی از آیه‌ی ۱۶۹ و بخشی از آیه‌ی ۱۷۰؛ «... زنده‌‌اند که نزد پروردگارشان روزی داده می شوند؛ به آنچه خدا از فضل خود به آنان داده است شادمانند، و برای کسانی که از پیِ ایشانند و هنوز به آنان نپیوسته‌اند شادی میکنند که بیمی بر ایشان نیست ...»


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
[ پنجشنبه دوازدهم مرداد ۱۴۰۲ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال

نقش امام سجاد(سلام الله علیه) در حماسه عاشورا و حفظ آثار آن چه بود؟

در روز عاشورا امام سجاد(سلام الله علیه) به خاطر بیماری نتوانست در میدان جنگ شرکت نماید اما بعد از قیام عاشورا برای روشنگری مردم، تبیین معارف و پرده‌برداری از چهره واقعی بنی امیه، اقداماتی انجام دادند؛ گاه در قالب خطبه و دعا و گاه با گریه و مرثیه برای امام حسین(سلام الله علیه) یاد و خاطره حماسه عاشورا را زنده نگه داشتند و با حمایت ضمنی و نامحسوس از قیام‌های شیعی، قیام امام حسین (سلام الله علیه) را تکمیل نموده و با تربیت شاگردانی دستاوردهای حماسه عاشورا را حفظ نمودند.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ دوشنبه سی و یکم مرداد ۱۴۰۱ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

حضرت فاطمه بانویی است که افتخار خاندان وحی بوده، چون خورشیدی بر تارک اسلام عزیز می درخشد و فضائل او هم طراز فضائل بی نهایت پیامبر اکرم و خاندان عصمت و طهارت بوده است.

به طوری که عایشه، در موردش می گوید:


موضوعات مرتبط: فاطمه زهرا سلام الله علیها مدافع امامت و ولایت، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ دوشنبه بیست و نهم آذر ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

منبع: مرکز مطالعات و پاسخگوئی به شبهات حوزه های علمیه

 

سوال

از ديدگاه مقام معظم رهبري ويژگي هاي مهم امام خميني(ره) چيست؟

 

 

پاسخ در ادامه مطلب


موضوعات مرتبط: شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ چهارشنبه دوازدهم خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

در ابتدا بايد گفت خود حادثه 15 خرداد 1342 يکي از زمينه ها و عواملي بود که نقش بنيادين در پيدايش حرکت عظيم و خروشان ملتي داشت که کشورشان وابسته به بيگانگان و سرسپردگان بوده است و اين موجب تبديل به يک پژواک جهاني گرديد و انقلاب و پيآمد هاي آن را موجب گرديد.


موضوعات مرتبط: شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ چهارشنبه دوازدهم خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

درباره حضرت عبدالعظيم حسني عليه السلام

منبع: مرکز مطالعات و پاسخ گویی به شبهات حوزه های علمیه:

https://www.pasokh.org/

 

درباره حضرت عبدالعظيم حسني عليه السلام

يكي از محدثين جليل القدر و روات بزرگوار كه شرافت نسب و طهارت مولد را با فضيلت علم و تقوي به هم آميخته، حضرت عبد العظيم حسني ـ عليه السلام ـ است. وي سيدي شريف و بزرگوار، متقي، پارسا، پرهيزگار، از مشايخ حديث و از زهاد و عبّاد زمان خود بود.

بقیه  را در ادامه مطلب مطالعه کنید


موضوعات مرتبط: شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ سه شنبه چهارم خرداد ۱۴۰۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

چکیده

راويان و اصحاب امام هادي علیه السلام و امام حسن عسکري علیه السلام با تربيت شاگردان و رساندن روايات ائمه هدي به شيعيان و نيز با مسافرت به ديگر نقاط کشور اسلامي در نشر معارف اهل بيت نقش بسزايي داشتند. اين اهميت آنجا نمود مي‌یابد که در اثر فداکاري‌هاي علمي اين راويان، شهرهايي مانند قم و ري به محل نشر و رونق علوم ديني برپايه انديشه‌هاي شيعي تبديل مي‌شود و شيعيان براي ياد گيري علوم اهل بيت نياز به هجرت و مواجه با آزار و اذيت‌هاي حکومت را ندارند. اصحاب اين دو امام با عهده‌دار شدن نمایندگی امام در شهرهاي مختلف و با تشکيل کلاس‌هاي درس، پناهگاهی براي همگان مي‌شوند و علوم اسلامی مأخوذ از اهل بیت را در اختیار شیعیان و دوست‌داران علم و اندیشه قرار می‌دهند؛ اين فداکاري‌ها شيعه را در آن دوران خفقان و سرکوب از چنگال دشمنان دين رهانيد. این جستار نگاهی گذرا به این تلاش‌ها دارد.

واژگان کلیدی: علوم اسلامی، شیعه، راویان، اصحاب، امام هادی علیه السلام، امام عسکری علیه السلام.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ شنبه سوم آبان ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سؤال: معني ايام الله در آيه 5 سوره ابراهيم چيست؟

پاسخ اجمالی:

ایام الله  لحظه‌های مخصوص  و ظرف حوادث و و قایعی مهم و سر نوشت‌ساز است و نسبت آن به خدا به خاطر همین حوادثی است که دیگر حادثه‌ها را تحت الشعاع قرار داده است و سلطه و عزت خداوند بیشتر از دیگر ایام در آن خود نمایی کرده و آشکار می‌شود و این ظهور قدرت و مشیت الهی ممکن است در جنبه‌های انعام و رحمت و متنعم شدن امتی در اثر لیاقت آنان باشد و ممکن است در جنبه‌های انتقام و عذاب بخاطر کفران و طغیان امتی باشد.


موضوعات مرتبط: مسائل اجتماعی، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، پرسش ها و پاسخ ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ سه شنبه سیزدهم خرداد ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

سخنان حضرت آیه الله خامنه رهبر انقلاب اسلامی به مناسبت روز جهانی قدس

بسم الله الرّحمن الرّحیم

و الحمدلله ربّ العالمین و صلّی الله علی محمّد و آله الطّاهرین و صحبه المنتجبین و من تبعهم باحسان الی یوم الدّین.


به همه‌ی برادران و خواهران مسلمان در سراسر جهان درود میفرستم و قبولی طاعات آنان در ماه مبارک رمضان را از خداوند مسئلت میکنم و پیشاپیش فرا رسیدن عید سعید فطر را به آنان تبریک میگویم و پروردگار کریم را بر نعمت حضور در این ماه ضیافت الهی، سپاس میگویم.

امروز روز قدس است؛ روزی که با ابتکار هوشمندانه‌ی امام خمینی همچون حلقه‌ی وصلی برای هم‌صداییِ مسلمانان درباره‌ی قدس شریف و فلسطین مظلوم تعیین شد؛ و در این چند دهه، در این ‌باره نقش‌آفرینی کرد و از این پس نیز خواهد کرد ان‌شاءالله. ملّتها از روز قدس استقبال کردند و آن را همچون نخستین کار واجب، یعنی برافراشته نگهداشتن پرچم آزادی فلسطین گرامی داشتند. سیاست عمده‌ی استکبار و صهیونیسم، کمرنگ کردن مسئله‌ی فلسطین در ذهنیّت جوامع مسلمان و به سَمت فراموشی راندن آن است. و فوری‌ترین وظیفه، مبارزه با این خیانتی است که به دست مزدوران سیاسی و فرهنگی دشمن در خودِ کشورهای اسلامی صورت میگیرد. و حقیقت آن است که مسئله‌ای به عظمت مسئله‌ی فلسطین چیزی نیست که غیرت و اعتماد به نفْس و هوشمندی روزافزون ملّتهای مسلمان، اجازه‌ی فراموش شدن آن را بدهد؛ هر چند آمریکا و دیگر سلطه‌گران و پادوهای منطقه‌ای آنان همه‌ی پول و توان خود را برای آن به کار گیرند.


موضوعات مرتبط: مسائل اجتماعی، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
ادامه مطلب
[ جمعه دوم خرداد ۱۳۹۹ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

بسم الله الرحمن الرحیم

حاج قاسم عزیز

شهادت منزلتی است که خدای منان برای زنده نگداشتن بندگان وارسته خود به آنان هدیه می‌کند، اراده الهی بر این قرار گرفته است که شما زنده بمانید تا مسیر حرکت انسان‌ها را برای سعادت جامعه نشان دهید

این هدیه الهی بر شما و همرزمانت مبارک باد


موضوعات مرتبط: شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها، مناسبت ها
[ جمعه سیزدهم دی ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

راویان خطه ولایت‌مدار آذربایجان از اهل بیت عصمت و طهارت -صلوات الله و سلامه علیهم-

پیشگفتار

خطه آذربایجان از دیر باز مهد ولایت و امامت بود و روایات فراوانی که اهل آذربایجان به طور مستقیم از خود ائمه –علیهم السلام- یا از اصحاب امامان و بزرگان شیعه نقل کرده اند، بیانگراین واقعیت است که آذربایجان نه امروزه خطه ولایتمدار و پیروان اهل بیت عصمت و طهارت و بلکه از صدر اسلام شیفتگان اهل بیت رسول خدا –صلی الله علیه و اله و سلم- بودند و بر خلاف عده ای که امروزه درصددند این مرز و بوم ولایی را به بهانه هایی، از ایران اسلامی و به عبارتی روشن‌تر از شیعه و پیروان اهل بیت عصم و طهارت –علیهم السلام- جدا سازند و بگویند این خطه را چه با ایران و ایرانی بودن که مهد تشیع در جهان است؟! و با این شگرد بخواهند این خطه سراسر عشق به اهل بیت –علیهم السلام- را به خیال خام خود از امامان جدا کنند؛ باید گفت درخشش راویان برجسته از اصحاب امام صادق -علیه السلام- و دیگر ائمه از این مرز و بوم و نیز نایل آمدن یارانی چون قاسم بن علاء تبریزی و دیگران به افتخار وکالت ناحیه مقدس حضرت بقیه الله الاعظم عجل الله تعالی فرجه، بالاترین سند افتخار ولایت‌مداری این خطه در تاریخ است و هیچ کس را یارای پنهان داشتن این سند نیست و آذربایجان با افتخار بر پیروی از مکتب اهل بیت تا دنیا هست همچون خورشیدی تابناک و فروزان، خواهددرخشید.


موضوعات مرتبط: احادیث معصومین تفسیر واقعی معارف قرآنی، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها
ادامه مطلب
[ شنبه ششم مهر ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

ذوالقرنین، تجلی حکومت صالحان!

پیش‌درآمد
یکی از شیوه‌های رایج در سبک بیانی قرآن کریم، استفاده از قصه‌ها و داستان‌های واقعی شخصیت‌ها و گروه‌های اجتماعی گذشته است؛ قرآن کریم همه‌ی هستی را معلول و مظهر اراده‌ی ازلی خداوند یگانه معرفی می‌کند و سنت‌ها و قوانین واحد و یکسانی را برای زندگی فردی و جمعی انسان‌ها قائل است؛ بر این اساس، روایت سرگذشت انسان‌ها، اقوام و امت‌های پیشین، صرفا برای تبیین سنت‌های خداوند در زندگی بشر و عبرت‌آموزی نسل‌های آینده از سرنوشت خوب یا بد نسل‌های گذشته است؛ از این رو قرآن کریم اولا هرداستانی را به‌ آن اندازه که در تحقق هدف درس‌آموزی مؤثر است و ثانیا به گونه‌هایی که جاذبه و روشن‌گری بیش‌تری داشته باشد، توصیف و روایت می‌کند؛ داستان‌هایی که در قرآن آمده است اغلب برای مردم زمان نزول شناخته‌شده بود و کم و بیش تصویری از آن در کتاب‌های ادیان گذشته وجود داشت؛ کار بزرگ قرآن این است که آن داستان‌ها را از خرافه‌ها و پیرایه‌ها پیراست و از آن، نه برای داستان‌سرایی، بلکه برای تعلیم خوب و بد و حق و باطل، سود جست؛ گاهی درک نادرست از این مسأله‌ی مهم و ظریف، موجب شده است که برخی به برساختن شبهات و ابهاماتی درباره‌ی این ویژگی بیانی قرآن رو آرند و آن را دست مایه‌ی ابطال حقانیت دعوت پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله قرار دهند؛ در نوشتار حاضر به یکی از این شبهات اشاره کرده و به بررسی و نقد آن خواهیم پرداخت.

چکیده‌ی شبهه
داستان ذوالقرنین در قرآن، از سروده‌های سریانی اسکندر تأثیر پذیرفته و با تغییراتی جزئی، در قرآن بازنویسی شده است و چون در سرودهای اسکندر، نامی از اسلام برده نشده، یعنی جنبش قرآنی، در اصل، یک جنبش مسیحی بوده است! از سوی دیگر، اختلاف در مصادیقی که در تفاسیر، برای شخصیت ذوالقرنین بیان شده و روشن نبودن مشخصات فردی و تاریخی او، دلیلی بر وحیانی نبودن این داستان در قرآن است![1]

چکیده‌ی نقد
بدون شک تکیه و تأکید قرآن کریم بر نقل واقعیت‌ها و پرهیز از اسطوره‌سازی و نیز عاری‌سازی داستان‌های واقعی از تحریف‌های تاریخی است؛ قرآن در نقل داستان‌ها، تنها به اهداف سازنده و هدایت‌گر اشاره می‌کند نه مشخصات تاریخی و فردی افراد! معروف‌بودن قصه‌های قرآنی در میان مردم، دلیلی بر تأثیرپذیری آن از مسیحیت و ... نیست؛ زیرا قرآن، وحی الهی بر خاتم پیامبران و به دور از هرگونه نقصی است؛ ازسوی دیگر، اختلاف مفسران و تاریخ‌نگاران در جزئیات داستان‌های قرآنی، دلیلی بر افسانه‌ای بودن داستان‌های قرآن نیست؛ بلکه نشان‌گر دورافتادن آنان از مفسران واقعی، یعنی معصومان -علیهم السلام- است.

مقدمه
قدرتى را كه خداوند به اولياى خويش مى‏دهد، براى استفاده در راه خداست؛ بندگان شایسته و برگزیده خدا كسانى هستند كه اگر قدرتی به آنان داده شود، به اقامه‏ى نماز و پرداخت زكات و احياى فرهنگ امر به‏ معروف و نهى ‏از منكر مى‏پردازند[2]، ولی دنیامداران از قدرت خود در مسير ظلم و بیداد استفاده می‌كنند؛ داستان ذوالقرنين، داستان كسى است از قدرتش در راه رضای خدا و خدمت به بندگان او استفاده کرد و برای امنیت و رفاه مردم تلاش نمود و قدرت مادی، او را از راه خداپرستی منحرف نساخت و همین، رمز ماندگاری او در تاریخ شد!

بررسی و نقد
1. سازگاری معروف بودن ذوالقرنین با وحیانی بودن آن در قرآن

1.1 . اعتراف قرآن بر مشهوربودن ذوالقرنین
در کتاب‌های تفسیری شیعه[3] و سنی[4] در باره قصه ی ذوالقرنین چنین آمده است: نام او قبل از نزول قرآن در ميان جمعى از مردم شهرت داشت و گاه به گاه از پيامبر –صلی الله علیه و آله و سلم- درباره ی سرگذشت او سؤال‏ می‌كردند و قرآن کریم هم پاسخ آن‌ها را این گونه می‌دهد: « وَ يَسْئَلُونَكَ عَنْ ذِي الْقَرْنَيْنِ قُلْ سَأَتْلُوا عَلَيْكُمْ مِنْهُ ذِكْراً »؛[5] «و از تو درباره (ذوالقرنين‏) مى‏پرسند؛ بگو: به زودى بخشى از سرگذشت او را براى شما بازگو خواهم كرد»؛
بنابراین قرآن کریم با تکیه بر وحی الهی، داستان‌های عبرت‌آموز را بدون هیچ تغییر و خرافه‌، برای جامعه، بیان می‌کند و این از نقاط قوت قرآن است که حتی داستان‌هایش نیز واقعی است، نه خیالی! تا افراد جامعه بتوانند از آن پند گرفته و انسان‌های وارسته‌ی تاریخی را الگوی زندگی خود قرار دهند و تصور نکنند چون این الگوها واقعی نیستند، پس ما نمی‌توانیم در خودسازی همانند آن‌ها باشیم!

2.1 . مبنای قرآن بر اساس واقعیت‌ها نه اسطوره‌سازی
قرآن کریم، بر خلاف داستان‌های افسانه‌ای که واقعیت خارجی ندارد، در مسیر اهداف خود، بر داستان‌هایی تکیه می‌کند که در تاریخ، به صورت واقعی اتفاق افتاده است؛ قرآن در نقل داستان‌ها هیچ گونه خلاف واقعی را نقل نمی کند و از این رو روایت داستانی که در تاریخ اتفاق افتاده، وحیانی بودن قرآن را نفی نمی‌کند، بلکه سندی بر حقانیت آن است؛ داستان ذوالقرنین، تنها داستانی نیست که در تاریخ اتفاق افتاده است؛ بلکه داستان‌هایی مانند: داستان آفرینش حضرت آدم علیه السلام،[6] داستان پسران حضرت آدم علیه السلام،[7] داستان حضرت ابراهیم علیه السلام،[8] داستان‌هایی از زندگی حضرت موسی علیه السلام و بنی‌اسرائیل،[9] داستان تولد حضرت عیسی علیه السلام،[10] داستان اصحاب کهف[11] و ده‌ها داستان دیگر...[12] وجود دارد که قرآن کریم آن‌ها را بر همان اساسی نقل کرده که اتفاق افتاده و همه‌ی تحریف‌هایی که در طول تاریخ در پیرامون این داستان‌ها بافته شده را از آن‌ها زدوده و اصلاح کرده است؛ با تطبیق داستان فرزندان حضرت آدم –علیه السلام-،[13] داستان حضرت نوح –علیه السلام-، [14] داستان حضرت لوط –علیه السلام-،[15] داستان حضرت يوسف –علیه السلام،[16] داستان حضرت موسى –علیه السلام-[17] و یا داستان به آسمان رفتن حضرت عیسی –علیه السلام-[18] و به صلیب کشیده شدن او در قرآن کریم و کتاب مقدس، به روشنی وحیانی بودن قرآن و تحریف‌های رخ داده در کتاب‌های گذشته را بر ملا می‌کند!

3.1 . تحریف‌های تاریخی در داستان ذوالقرنین
در طول تاریخ، داستان‌سرایان در داستان ذوالقرنین مطالبی را اضافه کرده و خصوصیاتی برای اسکندر (که می‌گفتند همان ذوالقرنین است) می‌شمارند که افسانه‌ای بیش نیست؛ این شخصیت‌پردازی از ذوالقرنین، موجب شد شخصیت جدید و افسانه‌ای به نام اسکندر ساخته شود که با واقعیات زندگی انسانی مغایر بود؛ قرآن کریم این تحریف‌ها را اصلاح کرد و افسانه‌ها را به دور ریخت؛ دروغ‌ها را برداشت و غیر واقعیت‌ها را مشخص نمود و ذوالقرنین واقعی را آن گونه که بود، برای مردم ترسیم کرد:

· در داستان افسانه‌ای اسکندر، داستان‌پردازان، او را به خدایی می‌رساندند؛ ولی قرآن، ذوالقرنین را موحد معرفی می‌کند؛
· اسکندر به کمک آهن‌گران مصری، سد آهنین می‌سازد؛ ولی در داستان قرآن، ذو القرنین خود سد را می‌سازد؛
· در داستان افسانه‌ای اسکندر، از قیر استفاده می‌شود؛ ولی در داستان قرآن، ذو القرنین از مس گداخته استفاده می‌کند؛
· و ... ؛
بنابراین قرآن کریم از افسانه‌ها تأثیر نگرفته، بلکه اصل داستان واقعی را بیان کرده و دگرگونی‌های نادرست را برطرف کرده است؛[19]

2. جنبش قرآنی، جنبشی اصیل و الاهی!
باور به این مطلب که در هر داستان، اگر نامی از اسلام نباشد و قرآن کریم واقعیت و حقیقت آن داستان را با حذف دگرگونی‌ها نقل کند، می‌توان نتیجه گرفت که اسلام از دین دیگری تاثیر پذیرفته است، باوری منطقی نیست؛ زیرا قرآن کریم داستانی را بازگو می‌کند که سال‌ها قبل از بعثت حضرت محمد – صلی الله علیه و آله و سلم- اتفاق افتاده و معنا ندارد در چنین داستانی، سخنی از دین اسلام باشد! از سوی دیگر، این ادعا که اسلام، در یک پروسه‌ی طولانی‌مدت، توسط مسیحیت ساخته شده است، سخنی به غایت گزاف و نادرست است؛ زیرا علاوه بر ادله‌ی فراوانی که بطلان این سخن را اثبات و حقانیت و اصالت اسلام را آشکار می‌کند، معنای این سخن این است که خود مسیحیان، در یک پروسه زمانی، دینی را ساخته‌اند که ناسخ دین آن‌هاست و حقانیت خودشان را رد می‌کند و سخنانی آورده‌اند که برخلاف آموزه‌های اعتقادی آن در کتاب مقدس است!
دین اسلام، دینی است که پیامبران گذشته آمدنش را بشارت داده و حضرت عیسی -علیه السلام- نیز بر آن تاکید ورزیده است؛ ولی وقتی حضرت محمد –صلی الله علیه و آله و سلم- به پیامبری رسید، جامعه‌ی مسیحیت، وی را ساحر خوانده و به او ایمان نیاوردند![20] آیا پذیرفتنی است که مسیحیان از یک سو اسلام را درست کنند و از سوی دیگر، بشارت حضرت عیسی –علیه السلام- را نادیده گرفته و آورنده ی دین اسلام را ساحر بپندارند؟!
بنابراین قرآن نه تنها ساخته‌ی دست بشر نیست؛ بلکه حتی الفاظ و حروفش نیز وحی الهی است و از جانب خداوند متعال بر قلب رسول الله فرودآمده است و آن حضرت حق کوچک‌ترین تغییری را در آن نداشت![21]

3. اختلاف در مصادیق، در تفاسیر است نه در قرآن کریم!
اصل داستان ذوالقرنین در قرآن کریم وحی الهی است که توسط جبرئیل امین بر قلب رسول خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – نازل شده است و قرآن بیش از این نخواسته است به جزئیات آن بپردازد؛ اما عده‌ای از مفسران و تاریخ نویسان که خواسته‌اند مشخصات ذوالقرنین را با افرادی، تطبیق کنند، هدفی شخصی را دنبال کرده‌اند و هیچ کدام از این افراد هم نگفته‌اند که شخصیت‌های موردنظرشان مصداق حقیقی ذو القرنین است و هیچ کدام از مصادیقی که برای ذو القرنین گفته‌اند نیز، یقینا اثبات نشده است که همان ذوالقرنین باشد؛ سخن مفسران فقط یک تخمین و گمانه‌زنی است و روشن است که اختلاف مفسران و تاریخ‌نگاران، خللی در درستی و وحیانی بودن قرآن وارد نمی‌کند![22]

4. اهداف قرآن از قصه‌گویی!
قرآن كريم در ذکر داستان‌ها، غالبا به جزئيات خصوصیات افراد، اشخاص و موضوعات نمى‏پردازد؛ بلكه تنها نقاط كليدى و اساسى داستان، که در راستای هدف اوست را مطرح كرده و در مواردى، حتى نتيجه‏گيرى آن را هم به مخاطب واگذار مى‏نمايد؛
در مورد خصوصيات شخصى ذو القرنين، فقط به خداپرست بودن و توانايى جسمى و مديريتى او، اكتفا كرده و در مورد تاريخ زندگيش، تنها به سفرهاى سه‏گانه او اشاره نموده و درباره‌ی فعاليت‏هاى او فقط به ذكر كارهايى چون برخوردش با مردم سرزمين‏هاى مختلف، در طى همان سفرهاى سه‏گانه پرداخته است؛ البته، روح زندگى يك فرد و آنچه مى‏تواند براى ديگران آموزنده باشد، همين اندازه است!
آری! خداوند متعال از ذکر داستان ذوالقرنین اهدافی دارد که برای رسیدن به این اهداف، نیازی به دانستن مشخصات فردی، تاریخی و محل زندگی او نیست؛ زیرا آنچه از شخصیت افراد، قابل الگوبودن و آموختن است، منظومه‌ی تفکر، منش و رفتارهای آنان است و مشخصات تاریخی آنان اهمیتی ندارد؛ بر همین اساس، قرآن کریم از ذکر آن‌ها خودداری می‌کند؛ این سبک بیانی از آن روست که قرآن کریم کتابی است که برای هدایت جامعه نازل شده است، و یک کتاب تاریخ‌نگاری و داستانی نیست! [23]

نتیجه گیری
1. «ذوالقرنين»، در قرآن کریم، مردي مؤمن به خدا معرفی شده و چنین شخصیتی نمی‌تواند برگرفته از افسانه‌های مردی (اسکندر) بت‌پرست باشد؛
2. تکیه‌ی قرآن در واگویی داستان‌ها بر بیان واقعیت‌ها و پرهیز از اسطوره‌سازی و تأکید بر عاری‌سازی داستان‌های واقعی از تحریف‌های تاریخی است؛
3. تاثیرپذیری اسلام از مسیحیت، سخنی است برخلاف شواهد تاریخی و درون‌متنی قرآن؛
4. برای رسیدن به اهداف هدایتی قرآن، نیازی به دانستن مشخصات فردی، تاریخی و محل زندگی افراد در داستان‌ها نیست.


موضوعات مرتبط: ملت های گذشته عبرتی برای آیندگان، شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها
ادامه مطلب
[ سه شنبه پنجم تیر ۱۳۹۷ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]

این مقاله بمناسبت شهادت حضرت مسلم علیه السلام در روزنامه کیهان چاپ شده بود ولی چون وبلاگم قبلا هک شده بود دو باره دارم مقالاتمو اینجا می دازم


موضوعات مرتبط: شخصیت های برجسته تاریخ نشان دهنده مسیر حرکت ها
ادامه مطلب
[ دوشنبه سی ام مرداد ۱۳۹۱ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

مطالب این وبلاگ حاصل مطالعات و دست نوشته‌های قرآنی و حدیثی است که برای نشر معارف دینی و استفاده جامعه اسلامی منتشر می‌شود.
انتشار مطالب وبلاگ نیازی به استناد دهی به این وبلاگ نیست و منابع متن مطالب کافی است.
صفحه انستاگرام:
https://www.instagram.com/foabbasi

صفحه ایتا:
https://eitaa.com/abbasi114



امکانات وب