قرآن و اهل بيت رمزماندگاري
تنها راه نجات بشریت، عمل به آموزه‌های قرآن با تفسیر اهل بیت سلام الله علیهم می‌باشد

سؤال:

عليّ بن يقطين گويد: هارون مرد افسونگري را طلب كرد كه امر موسي بن جعفر ـ عليه السّلام ـ را باطل كند و در مجلس او را خجل كند؛ چون سفره گستردند، مرد افسونگر سحري در نان‌ها كرد كه هرچه آن جناب مي‌خواست ناني بردارد از جلويش مي‌پريد و هارون خوشحال مي‌شد؛ حضرت به صورت شيري كه به پرده‌اي منقش بود، فرمود: "اي شير خدا، دشمن خدا را بگير" عكس مانند بزرگ‌ترين درندگان شد و افسونگر را دريد. هارون و يارانش غش كردند و چون به هوش آمدند، هارون به حضرت گفت تو را به حقّي كه من بر تو دارم دستور بده دوباره اين تصویر آنچه را خورد برگرداند، حضرت فرمود: "اگر عصاي موسي ريسمان‌هاي ساحران را كه بلعيد، برگرداند او هم اين مرد را برمي‌گرداند". آیا اين گونه معجزه‌ها از نظر عقلي قابل قبول است و ما بدان معتقديم؟. سؤال من اين است كه آيا اين داستان از نظر سندي، مستند و معتبر مي‌باشد يا نه؟

پاسخ اجمالي:

اين معجزه را شيخ صدوق در كتاب امالي با سلسله سند معتبر و مستند نقل كرده است كه همه راويت گران آن، ثقه و از بزرگان شيعه مي‌باشند.

پاسخ تفصيلي:

معجزه يكي از نشانه‌هاي راستگويي و الهي بودن پيامبران و اهل بيت عصمت و طهارت مي‌باشد، چنانچه ابو‌بصير نقل مي‌كند كه از امام صادق –عليه السّلام- پرسيدم: چرا خداوند به پيامبران و شما ائمه معجزه‏ عطا نموده؟! فرمود: «براى آنكه دليل بر صدق و راستى گفتار ايشان باشد و معجزه نشانه‏اي است كه خداوند عطا نمي‌کند مگر به پيامبران و حجّت‌هاي خود، تا شناخته گردد و تميز داده شود درستى گفتار راستگو و دروغ دروغگو (كه به دروغ ادّعای پیامبری و يا امامت مي‌كند)».[1]

يكي ازاين معجزه‌ها، معجزه امام كاظم –عليه السّلام- مي‌باشد كه به هارون الرّشيد و بقيه نشان داد و شيخ صدوق اين معجزه را در حديث 19 مجلس 29 كتاب الامالي با سلسله سند معتبر نقل مي‌كند كه عليّ بن يقطين مي گويد:

اسْتَدْعَى‏ الرَّشِيدُ رَجُلًا يُبْطِلُ بِهِ أَمْرَ أَبِي الْحَسَنِ مُوسَى بْنِ جَعْفَرٍ ع وَ يَقْطَعُهُ وَ يُخْجِلُهُ فِي الْمَجْلِسِ فَانْتُدِبَ لَهُ رَجُلٌ مُعَزِّمٌ فَلَمَّا أُحْضِرَتِ الْمَائِدَةُ عَمِلَ نَامُوساً عَلَى الْخُبْزِ فَكَانَ كُلَّمَا رَامَ خَادِمُ أَبِي الْحَسَنِ ع تَنَاوُلَ رَغِيفٍ مِنَ الْخُبْزِ طَارَ مِنْ بَيْنِ يَدَيْهِ وَ اسْتَفَزَّ هَارُونَ الْفَرَحُ وَ الضَّحِكُ لِذَلِكَ فَلَمْ يَلْبَثْ أَبُو الْحَسَنِ ع أَنْ رَفَعَ رَأْسَهُ إِلَى أَسَدٍ مُصَوَّرٍ عَلَى بَعْضِ السُّتُورِ فَقَالَ لَهُ يَا أَسَدَ اللَّهِ خُذْ عَدُوَّ اللَّهِ قَالَ فَوَثَبَتْ تِلْكَ الصُّورَةُ كَأَعْظَمِ مَا يَكُونُ مِنَ السِّبَاعِ فَافْتَرَسَتْ ذَلِكَ الْمُعَزِّمَ فَخَرَّ هَارُونُ وَ نُدَمَاؤُهُ عَلَى وُجُوهِهِمْ مَغْشِيّاً عَلَيْهِمْ وَ طَارَتْ عُقُولُهُمْ خَوْفاً مِنْ هَوْلِ مَا رَأَوْهُ فَلَمَّا أَفَاقُوا مِنْ ذَلِكَ بَعْدَ حِينٍ قَالَ هَارُونُ لِأَبِي الْحَسَنِ ع أَسْأَلُكَ بِحَقِّي عَلَيْكَ لَمَّا سَأَلْتَ الصُّورَةَ أَنْ تَرُدَّ الرَّجُلَ فَقَالَ إِنْ كَانَتْ عَصَا مُوسَى رَدَّتْ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ حِبَالِ الْقَوْمِ وَ عِصِيِّهِمْ فَإِنَّ هَذِهِ الصُّورَةَ تَرُدُّ مَا ابْتَلَعَتْهُ مِنْ هَذَا الرَّجُلِ فَكَانَ ذَلِكَ أَعْمَلَ الْأَشْيَاءِ فِي إِفَاقَةِ نَفْسِهِ.[2]

سند روايت:

  1. مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ بْنِ أَحْمَدَ بْنِ الْوَلِيدِ: وی شیخ، فقیه، دارای قدر و منزلت نزد قمی‌ها بود و ثقه است.[3]
  2. مُحَمَّدُ بْنُ الْحَسَنِ الصَّفَّارُ: وي نویسنده کتاب "بصائر الدرجات" و از بزرگان شیعه در قم، ثقه و داراي منزلتي بزرگ در ميان مردم بود. [4]
  3. وَ سَعْدُ بْنُ عَبْدِ اللَّهِ: وی بزرگ طایفه، فقیه و از افراد برجسته و موجه در قم بود.[5]
  4. أَحْمَدُ بْنُ مُحَمَّدِ بْنِ عِيسَى: شیخ، بزرگ، فقیه قم وثقه بود كه امام رضا، امام جواد و امام هادی –علیهم السلام- را دیده است.[6]
  5. الْحَسَنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ: ثقه، فقیه، متکلم و از راویان امام موسی و امام رضا –علیهما السلام- می‌باشد.[7]
  6. أَخِيهِ: يعني الْحُسَيْنِ بْنِ عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ: وی ثقه است.[8]
  7. عَلِيِّ بْنِ يَقْطِينٍ: وی کسی است که طبق روایاتی امام موسی بن جعفر – عليه السّلام- بهشت را برایش ضمانت کرده بود.[9] ثقه، جلیل القدر و دارای منزلتی بزرگ نزد امام موسی بن جعفر –علیهما السّلام-.[10]

ازاين رو، اين داستان كه يكي از معجزه‌هاي امام موسي كاظم –عليه السّلام- مي‌باشد، داراي سندي معتبر و همه راويان آن از بزرگان شيعه و ثقه هستند. پذیرش دلالت روایت، هیچ استبعادی ندارد. چون معجزات فراوانی در زندگی امامان بوده است که نکته مورد سؤال، یکی از نمونه های آن می باشد.

=============================

پاورقی ها:

[1] ابن بابويه، محمد، علل الشرائع، ترجمه: مسترحمى، تهران، كتاب فروشى مصطفوى، چاپ ششم، 1366، ص264.

[2]. ابن بابويه، محمد، الأمالي، تهران، كتابچى، چاپ ششم، 1376، مجلس 29، ص148، حديث19.

[3] . رک: نجاشي، احمد، رجال النجاشي، قم، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم، چاپ ششم، 1365، ص383. حلى، حسن، رجال العلامة الحلي، نجف، دار الذخائر، چاپ دوم، 1411 ق، ص147.

[4] .رجال النجاشي، پیشین، ص354.

[5]. حلي، حسن ، رجال ابن داود، تهران، دانشگاه تهران، چاپ اول، 1342 ، ص168.

[6] . رجال العلامة الحلي، پیشین، ص14.

[7] . رجال العلامة الحلي، پیشین، ص39.

[8] . رک: طوسى، محمد، رجال الطوسي، قم، موسسه نشر اسلامی وابسته به جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، چاپ سوم، 1373، ص355. رجال العلامة الحلی، پیشین، ص49.

[9] . كشى، محمد ، رجال الكشي (اختيار معرفة الرجال مع تعليقات مير داماد الأسترآبادي)، قم، موسسه آل البیت، چاپ اول، 1363، ج‏2 ، ص729.

[10] . رک: طوسى، محمد، فهرست كتب الشيعة و أصولهم و أسماء المصنّفين و أصحاب الأصول، قم، مکتبه محقق طباطبائی، چاپ اول، 1420 ق، ص270. رجال ابن داود، پیشین، ص254. رجال العلامة الحلي، پیشین، ص91.


موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، احادیث ناب، مناسبت ها
[ سه شنبه بیست و هفتم اسفند ۱۳۹۸ ] [ ] [ فرج اله عباسی ] [ ]
.: Weblog Themes By Weblog Skin :.
درباره وبلاگ

مطالب این وبلاگ حاصل مطالعات و دست نوشته‌های قرآنی و حدیثی است که برای نشر معارف دینی و استفاده جامعه اسلامی منتشر می‌شود.
انتشار مطالب وبلاگ نیازی به استناد دهی به این وبلاگ نیست و منابع متن مطالب کافی است.
صفحه انستاگرام:
https://www.instagram.com/foabbasi

صفحه ایتا:
https://eitaa.com/abbasi114



امکانات وب