قرآن و اهل بيت رمزماندگاري تنها راه نجات بشریت، عمل به آموزههای قرآن با تفسیر اهل بیت سلام الله علیهم میباشد
| ||
اهل بيت پيامبر را بهتر بشناسيم
قابل توجه اونايي که به اسم برادري اسلامي در وبلاگشون حقايق رو منحرف مي کنن و مي گن اگه حضرت علي عموزاده پيامبره پس بايد بقيه نيز جزو اهل بيت بشن مي گيم امام حسن و حسين چي اونا هم نمي توننن جزو اهل بيت پيامبر باشن اما زناشون مي تونن پس چرا در مباهله زنان پيامبر نرفتند اهلبيت-عليهم السلام- در قرآن مقدمه عترت طاهرين ـ عليهم السلام ـ بر اساس آيات قرآن و حديث متواتر ثقلين، همتاي قرآن بوده، و تمسک به يکي از آن دو، بدون ديگري، مساوي با ترک هر دو ثِقل است و دستيابي به دين کامل، تمسک به هر دو ثِقل است. قرآن و عترت، عصاره نبوت و تداوم بخش رسالت هستند که هدايت بشر را تا قيامت تضمين ميکنند.[1] قرآن، اسلام مکتوب است و اهل بيت اسلام ناطق. قرآن، راه است و اهل بيت، رهبر. قرآن، قانون است و اهل بيت قانونشناس و مجري قانون. قرآن مشعل است و امام، مشعلدار و قرآن ، کتاب حکمت است و اهل بيت الگوي حکمت. در اين تحقيق، به اين موضوع بررسي ميشود که آيا اهل بيت ـ عليهم السلام ـ و ويژگيهاي آنها در قرآن بيان شده است؟ درباره اين موضوع بايد گفته شود که کلمه «اهل بيت» در قرآن در سه آيه آمده است. آيه اول: سورة قصص آية 12، «هَلْ أَدُلُّکُمْ عَلى أَهْلِ بَيْتٍ يَکْفُلُونَهُ لَکُمْ» اين آيه اشاره به قصد حضرت موسي ـ عليه السّلام ـ دارد، زماني که طفل صغيري بوده و شير هيچ دايهاي را در کاخ فرعون قبول نميکرد. خواهر موسي به آنها گفت: «آيا مايليد که من شما را بر خانوادهاي که دايه و پرستار اين طفل شوند؛ راهنمايي کنم». اهل بيت در اين آيه داراي هيچ ابهامي نيست چون آن کسي که درخانواده داية و پرستار طفل است؛ مادر خانواده است. آية دوم، در سوره دهر آية 73 آمده است که: «قالُوا أَ تَعْجَبِينَ مِنْ أَمْرِ اللَّهِ رَحْمَتُ اللَّهِ وَ بَرَکاتُهُ عَلَيْکُمْ أَهْلَ الْبَيْتِ» بعد از آنکه خداوند، بشارت داشتن فرزند را به ساره همسر حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ داده است او به خاطر پيري خود و همسرش متعجب شده و فرشتگان به او گفتهاند: «آيا از کار خدا متعجب هستي که رحمت و برکات خداوند مخصوص شما اهل بيت رسالت است». اهل بيت در اين آيه نيز داراي هيچ ابهامي نيست و شامل خاندان وخانواده حضرت ابراهيم ـ عليه السّلام ـ است. آية سوم: در سورةاحزاب آية 33 آمده است که: «إِنَّما يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنْکُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَ يُطَهِّرَکُمْ تَطْهِيراً» «براستي که خداوند، ميخواهد پليدي را از شما اهل بيت بزدايد و کاملاً پاک و پيراستهتان نمايد». با بررسي و تفسير و شأن نزول و سياق آيات فوق، در مييابيم که در دو آية اول، مراد از «اهل بيت» مشخص بوده و داراي هيچ ابهامي نيست. اما با بررسي سياق آيه سوم و شأن نزول آن ميتوان فهميد که اين آيه در مقام بيان مسئله مهمي درباره «اهل بيت» است. براي بررسي اين آيه، چند نکته را بايد مورد توجّه قرار داد: نکته اول: آية «تطهير» داراي سه تأکيد است. الف. حرف «انّ» که در پي آن «ماي» حصر آمده و دلالت دارد که طهارت منحصر در اهل بيت است. ب. «لام» تأکيد که بر سر کلمه «يذهب» آمده تا از ازاله کامل تمام گناهان ومعاصي از اهل بيت پرده بردارد. ج. جمله «يطهرکم تطهيرا» که در آخر اين آيه آمده تا بفهماند، طهارت براي اهل بيت، کامل و بدور از هرگونه شائبه و شبهه است.[2] اين سه تأکيد نشان ميدهد که «اهل بيت» خانواده عادي و معمولي نيستند و داراي خصوصيات منحصر بفرد ميباشند. نکته دوم: ارادة خداوند در جملة «انما يريد الله...» بر فعل او، يعني «اذهاب رجس»، و «تطهير» تعلق گرفته و چنين ارادهاي جز ارادهي تکويني نيست چرا که ارادة تشريعي به فعل ديگران تعلق خواهد گرفت نه به فعل صاحب اراده، همچنين سياق آيه در مقام مدح و ستايش اهل بيت است و اگر اين اراده تشريعي بود؛ مختص به گروه خاصي نبود و اين مدح و ستايش نيز موردي نداشت. نکته سوم: با ملاحظه موارد استعمال لفظ «رجس» در قرآن (مائده، آية 90؛ انعام، 125؛ يونس، 100) ميتوان گفت: اين لفظ هم شامل پليدي محسوس و ظاهري ميشود و هم شامل آلودگي معنوي و نامحسوس.[3] و شکي نيست که مقصود «رجس» در آية تطهير ( که با الف و لام نيز آمده) شامل تمام گناهان ميشود.[4] نکته چهارم: علماء اهل تسنن با توجه به معناي لغوي «اهل بيت»، آيه را به خانواده و همسران پيامبر تفسير ميکنند.[5] اما در پاسخ بايد گفت که درست است. در کتابهاي لغت، کلمه «اهل بيت» به معناي اهل خانواده (اعم از پدر، مادر، فرزندان و...) و خاندان آمده است.[6] اما سياق آيه تطهير نشان ميدهد که «اهل بيت» در اين آيه افراد خاص از خانواده هستند و شامل همسران پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ ميشود چون اگر شامل آنها ميشد لازم بود ضمير «عنکم» که مذکر است به «عنکنّ» تبديل شود.[7] علاوه بر آن روايات که تبيين کننده مجهولات و تأويل کننده متشابهات قرآن هستند؛ استفاده ميشود. که در اين قسمت از آيه (مانند بعضي از آيات) جداگانه نازل شده است و به هنگام جمعآوري آيات قرآن، در کنار اين آيات قرار گرفته است.[8] و روايات بوضوح، مصداق «اهل بيت» در اين آيه را بيان کردند. طبري[9] در تفسير خود «17» حديث و جلال الدين سيوطي،[10] در الدر المنثور، «14» حديث را نقل نمودهاند که سند همه آنها به صحابه و تابعين (همچون: ابوسعيد خدري، انس بن مالک، ابواسحاق، ابوهريره، ابو حمراء، سعد بن وقاص، علي بن حسين، عايشه، ابن عباس و...» منتهي ميگردد. بر طبق اين احاديث، پيامبر اسلام ـ صلّي الله عليه و آله ـ کساء يا عباء بر سر پنج تن (پيامبر، علي، فاطمه،حسن و حسين ـ عليهم السلام ـ ) افکند و ام سلمه که قصد ورود به آن را داشت؛ منع نمود و اين جمله را فرمود: «خدايا! اينان اهل بيت من ميباشند، پروردگارا! پليدي را از آنها دور ساز».[11] آيات زيادي در شأن و منزلت «اهل بيت» نازل شده است تا جايي که ابن عباس روايت کرده که درباره علي ـ عليه السّلام ـ به تنهايي، سيصد آيه نازل شده است.[12] و برخي ديگر گفتهاند: که ربع آيات قرآن در مورد اهل بيت ميباشند[13]. و از باب نمونه «60» آيه را با شأن نزول ذکر کردهاند که به اعتراف بزرگان اهل سنت درباره اهل بيت نازل شده است. در اين جا به نمونههايي از آيات که شيعه و سني در آن اتفاق نظر دارند که درباره اهل بيت نازل شده را ذکر مينمائيم: 1. آية مودّت: خداوند متعال ميفرمايد: «قُلْ لا أَسْئَلُکُمْ عَلَيْهِ أَجْراً إِلاَّ الْمَوَدَّةَ فِي الْقُرْبى»[14] «به مردم بگو! براي تبليغ و رسالت، پاداش از شما نميخواهم؛ مگر مودت و دوستي خويشانم». صحيح مسلم و صحيح بخاري و مسند احمد بن حنبل و تفسير ثعلبي همگي از ابن عباس نقل کردهاند که وقتي اين آيه نازل شده مسلمانان از پيامبر سئوال کردند؛ اقرباي شما چه کساني هستند؟ پيامبر فرمود: آنها علي و فاطمه و دو فرزندانشان (حسن و حسين) هستند.[15] 2. آية مباهله: خداوند در سورة نساء آية 47 ميفرمايد: «فَمَنْ حَاجَّکَ فِيهِ مِنْ بَعْدِ ما جاءَکَ مِنَ الْعِلْمِ فَقُلْ تَعالَوْا نَدْعُ أَبْناءَنا وَ أَبْناءَکُمْ وَ نِسائَنا وَ نِساءَکُمْ وَ أَنْفُسَنا وَ أَنْفُسَکُمْ...»[16] پس هرکس با تو در مقام مجادله برآيد درباره عيسي، بعد از آنکه بوحي خدا بر احوال او آگاهي يافتي با او بگو: بيائيد و ما و شما با فرزندان و زنان خود به مباهله برخيزيم...». مفسرين شيعه و سني اتفاق نظر دارند که لفظ «ابنائنا» اشاره به امام حسن و امام حسين و لفظ «نسائنا و انفسنا» به ترتيب به فاطمه زهرا ـ سلام الله عليها ـ و حضرت علي ـ عليه السّلام ـ شامل ميشود. مسلم و ترمذي در کتابهاي خود در باب فضايل علي ـ عليه السّلام ـ از سعيد بن وقاص روايت کردهاند: وقتي که اين آيه نازل شده پيامبر، علي و فاطمه و حسن و حسين را فراخواند و سپس فرمود: خداوندا، اينان اهل من ميباشند.[17] 3. آيه کلمات: قرآن، داستان توبه حضرت آدم را چنين بيان ميکند:«فتلقيّ آدم من ربّهِ کلماتٍ فتاب عليه انه هو التراب الرحيم»[18] حضرت آدم از پروردگارش کلماتي را فراگرفت پس توبه او را پذيرفت، همانا خداوند توبه پذير و مهربان است. جلال الدين سيوطي در تفسير «الدر المنثور» در ذيل همين آيه از ابن عباس روايت کرده که گفت از رسول خدا درباره کلمات که حضرت آدم از خداوند دريافت کرد و موجب پذيرش توبه شد سئوال کردم، پيامبر فرمود: «حضرت آدم به حق محمد و علي و فاطمه و حسن و حسين از خداوند طلب بخشش کرد و خداوند هم پذيرفت».[19] 4. آياتي که در شأن اهل بيت به خصوص درباره حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نازل شده : آياتي که در شأن اهل بيت به خصوص درباره حضرت علي ـ عليه السّلام ـ نازل شده، بسيار زياداست ما براي اختصار فقط به آدرس سورهها و آيات اکتفا ميکنيم:[20] · آيه سقاية الحاج (توبه، 19)، · آيه صالح المؤمنين (تحريم، 4)، · آية حکمت (بقره، 269)، · آية بينه (هود، 17)، · آية صد يقول (حديد، 19)، · آية نور (حديد، 28)، · آية انذار (شعراء، 214)، · آيه مرج البحرين (الرحمن، 19 ـ 22)، · آية نجوي (مجادله، 12)، · آية سابقون (واقعه، 10 ـ 11)، · آية محبت (مريم، 96؛ مائده، 54)، · آية انفاق (بقره، 274)، · آيه حبل الله (ال عمران، 103)، · آية راسخان در علم (ال عمران، 7)، · آية ولايت (مائده، 55)، · آية علم الکتاب (رعد، 13)، · اهل الذکر (نحل، 43)، · و... . گوشههاي از شأن و منزلت اهل بيت را در قرآن به رشته تحرير در آوردم و هيچ کس را قادر به انکار اين آيات نيست، و تمام فرق مسلمين اعم از شيعه وسني به اين واقعيت اعتراف دارند که اهل بيت(عليهم السلام) حلقه ناگسستني قرآن هستند و قرآن بدون اهل بيت و اهل بيت بدون قرآن، نميتوانند اين کشتي پرتلاطم هدايت را به مقصد برسانند. اميدواريم بتوانيم با تمسک به قران و تبعيت از اهل بيت عصمت و طهارت(عليهم السلام) ،در صراط مستقيم را مسي تکامل و سعادت را بپيماييم«انشاءالله» ..
پاورقی ها :
[1] . تفسير تسنيم، حضرت آيت الله جوادي آملي، انتشارات اسراء، چ 1، قم، 1379، ج 1، ص 132. [2] . اهل بيت رهبران الهي، محمد کاظم، محمد جواد، انتشارات عاشورا، قم، چ 1، 1374، ص 17. [3] . ره توشه راهيان نور، ويژه محرم 1377، انتشارات دفتر تبليغات حوزه علميه قم، مقاله سيماي اهل بيت در قرآن و سنت، عبدالرحيم سليماني، ص 35. [4] . تفسير نمونه، حضرت آيت الله مکارم شيرازي و همکاران (دار الکتب الاسلاميه، تهران، چ 11، 1371، ج 17، ص 195. [5] . تفسير الدر المنثور، سيوطي، ج 5، ص 196. [6] . مفردات راغب اصفهاني، تهران، مکتب مرتضويه، ذيل. [7] . تفسير الميزان، علامه طباطبايي،انتشارات اسراء، قم، 1364، ج 16، ص 484. [8] . همان. [9] . تفسير طبري، محمد بن جرير طبري، ج 2، ص 5 ـ 7، انتشارات موسسه رسالت، بيروت، 1415ق. [10] . تفسير الدر المنثور، جلال الدين سيوطي، ج5، ص 199، قم منشورات کتابخانه مرعشي، 1404 ق. [11] . رک: اهل بيت در کتاب وسنت، محمد ري شهري، دار الحديث تهران، چ1، ص 35، و رک: شواهد التنزيل، حفطايي، ج 2، ص 25، بيروت، موسسه علمي للمطبوعات، 1393 ق. [12] . الصواعق المحرقه، حيثمي، فصل 3، باب 9، ص 76، مکتبة القاهره، چاپ مصر، 1312. [13] . المراجعات، ص 48. [14] . شوري، آية 23. [15] . رک: اهل بيت در کتاب و سنت، ري شهري، ص 40؛ رک: و دلائل الصدق، حسن بن محمد مظفر، ج 2، ص 119، انتشارات بصيرت، قم، 1395ق. [16] . آل عمران، آية 6. [17] . دلائل الصدق، همان، ج2 ، ص 135. [18] . بقره، 37. [19] . تفسير در المنثور، سيوطي، ج 1، ذيل آيه. [20] . تفسير نور الثّقلين، عروس حويزي، و تفسير بحراني، سيدهاشم بحراني، و تفسير الدر المنثور، جلال الدين سيوطي و تفسير نمونه، مکارم شيرازي و تفسير الميزان، علامه طباطبايي، ذيل آيات فوق.
موضوعات مرتبط: ائمه هدی جانشیان الهی و معصوم رسول خدا، قرآن کتاب هدایتگر، کارآمد و تغییر ناپذیر [ شنبه بیستم فروردین ۱۳۹۰ ] [ ] [ فرج اله عباسی ]
[ ]
|
||
[ طراحی : وبلاگ اسکین ] [ Weblog Themes By : weblog skin ] |